سیری کامل در اصول فقه: دوره ده ساله دروس خارج اصول محمد فاضل لنکرانی جلد 15 صفحه 388

صفحه 388

بود از نظر تقدّم و تأخّر، چه بسا خود آن حادثین هم، باهم منافاتی نداشتند، یعنی در مسألۀ قبلی تضاد وجودی بین حادثین وجود نداشت. کرّیت و ملاقات که دوتا متضاد نیستند. اینطور نیست که کرّیت و ملاقات، غیرقابل اجتماع باشند.

اما در تعاقب حالتین، آن که مشکوک است و آن که استصحاب در آن جریان پیدا می کند، مربوط به بقای این حالتین است. این حالتین به نام طهارت و حدث که متیقنا هر دو تحقق پیدا کرده و قبل و بعدش معلوم نیست. الان آن که برای ما مشکوک است، بقای این حالتین است. آیا حالت طهارت باقی است یا حالت حدث باقی است؟ و علاوه؛ این دو حالت که ما در اینجا فرض می کنیم، حتما حالتین متضادتین است، یعنی بقای هر کدامش مستلزم ارتفاع دیگری و نبود دیگری است، مثل مسأله طهارت و حدث است.

پس این مسأله تعاقب حالتین، با مسألۀ حادثینی که چند روزی در آن بحث می کردیم که گاهی مجهولی التاریخ بودند و گاهی احدهما معلوم و دیگری مشکوک بود اشتباه نشود، اصلا عنوان و موضوعش باهم متفاوت است. فقط چیزی که مشابهت اینجا را با آنجا اقتضا کرده، همین مسأله است که گاهی این حالت طهارت و حدث که یقینا حادث شده، هر دو از نظر تاریخ، مجهول هستند، گاهی یکی معلوم و دیگری مشکوک است.

علاوه؛ ملاک عدم جریان استصحاب، به عقیدۀ مرحوم آخوند در هر دو یکسان است و الاّ موضوع، دوتا موضوع است و این دو مسأله فی نفسه باهم متغایر هستند.

تعاقب حالتین؛ یکی معلوم و دیگری مجهول

آن فرضی که در تعاقب حالتین، روی آن بحث کردیم، فرضی بود که هر دو مجهول التاریخ بودند و اما این فرض که یکی معلوم باشد و دیگری مجهول باشد، در آنجایی که حالت سابقۀ علی الحالتین معلوم باشد، به چهار صورت و چهار قسم تصور می شود که باید یک یک را ملاحظه کنیم:

اگر فرض کنیم که حالت سابقۀ علی الحالتین حدث بوده، می داند که اول صبح و اول طلوع آفتاب«کان محدثا»، بعد از صبح که زمان گذشت، اینجا یقین دارد. اینجا دو فرض پیدا می شود:

یک وقت اول ظهر، یقین به طهارت دارد و بعد، یقین می کند به اینکه حدثی آمده، منتها نمی داند که قبل از زوال آمده یا بعد از زوال آمده؟

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه