سیری کامل در اصول فقه: دوره ده ساله دروس خارج اصول محمد فاضل لنکرانی جلد 15 صفحه 403

صفحه 403

گرفته است، اگر یک منصب مجعول باشد، قاعدتا آن طوری که نزدیک به ذهن ما است، این است که نبوت هم یک منصب مجعول الهی است، البته آن هم به استعداد و اهلیت و لیاقت. خداوند آنهایی را که اهلیّت داشتند نبی قرار داد، نه«کانوا نبیین قهرا».

در مسألۀ نبوت، قهریت نبود ولی مرحوم آخوند در باب نبوت یک احتمالی اینجوری می دهد که نبوت، یک معنای قهری و لازمۀ ترقی و تکامل نفس است به یک مرحلۀ خاصه ای که اگر نفس به آن مرحلۀ خاصۀ از تکامل رسید«یوحی الیها قهرا»، نیازی به جعل نبوت ندارد، نیازی به مجعولیت منصب نبوت ندارد. لذا روی این فرض می گوید: دیگر اصلا استصحاب معنا ندارد، برای اینکه نبوت، امر خارجی است، امر تکوینی است، چیزی هم بر آن ترتب پیدا نمی کند.

عرض کردم ما اصلا نباید این مبنا را مطرح کنیم. آنکه قابل طرح است و تقریبا به ذهن انسان نزدیک است، این است که مسألۀ نبوت همان طوری که از ظواهر آیات استفاده می شود، یک مقام مجعولی است و خداوند تبارک و تعالی به بعضی از افراد به علت داشتن یک صلاحیت کامل، این مقام شامخ را عنایت می کند. همان طوری که امامت که یک مقام بالاتر از نبوّت است نیز نیاز به جعل و نیاز به اعطا دارد.

من خواستم بگویم: آن احتمال را باید کنار بگذاریم و بحث را روی همین احتمال متمرکز کنیم که اگر نبوت موسی، نبوت عیسی، یک معنای مجعول الهی شد، همان طوری که وجوب نماز جمعه یک معنای مجعول است و اگر شما خواستید استصحاب وجوب نماز جمعه را جاری کنید، به علت اینکه خودش قابلیت تعبد دارد؛ اگر نبوت هم یک چنین وضعی پیدا کرد، آیا در عین حال می شود استصحابش را جاری کرد؟ یا هزار مشکل در اینجا وجود دارد که قابلیت برای جریان استصحاب ندارد؟

پرسش:

1 - آیا استصحاب در امور اعتقادیه جاری می شود؟ چرا؟

2 - آیا ضوابط استصحاب در امور اعتقادیه وجود دارد؟

3 - تقسیم امور اعتقادیه را از نظر مرحوم آخوند(ره) بیان کنید.

4 - دلیل جریان استصحاب در امر اول از امور اعتقادیه نزد مرحوم آخوند(ره) چیست؟

5 - توضیح دهید آیا استصحاب موضوعی و حکمی در امور اعتقادیه جاری است؟

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه