سیری کامل در اصول فقه: دوره ده ساله دروس خارج اصول محمد فاضل لنکرانی جلد 15 صفحه 570

صفحه 570

نمی شود، یکی همین اصاله الاباحه است و یکی هم اصاله الطهارت است که اثبات طهارت ظاهریه می کند.

چندتا اصل هم داریم که تمحض در عقلی دارد و دیگر دلیل شرعی ندارد، یکی اصاله التخییر است که در دوران بین محذورین جریان دارد. آنجایی که انسان علم اجمالی دارد به اینکه یک شیء یا واجب است یا حرام و هیچ ترجیحی در کار نیست، اینجا عقل مستقلا در دوران بین محذورین حکم به تخییر می کند و اصلش هم به نام اصاله التخییر مطرح است. یک اصل دیگر هم که تمحّض در عقلی محض دارد، قاعدۀ اشتغال است، که ما از آن تعبیر به اصاله الاحتیاط می کنیم. معنای اصاله الاحتیاط این است: آنجایی که انسان علم به اصل تکلیف داشته باشد و شک در مکلف به، اینجا عقل روی قاعدۀ دفع ضرر محتمل حکم به احتیاط می کند و اینکه همۀ جوانب احتمال مکلف باید در خارج تحقق پیدا کند.

پس اینطور شد که بعضی از اصول عملیۀ ما عقلی و شرعی هستند، بعضی شرعی محض هستند، و بعضی عقلی محض. حالا می خواهیم استصحاب را با اینها مقایسه کنیم.

آن عقلیها را بطور کلی یک طرف قرار می دهیم، شریعیها را هم یک طرف، و دلیل استصحاب را با اینها بررسی و مقایسه می کنیم. می خواهیم استصحاب را با قاعدۀ قبح عقاب بلابیان بسنجیم.

قاعده قبح عقاب بلابیان می گوید: اگر شما روز جمعه یقین ندارید به اینکه نماز جمعه واجب است، لازم نیست نماز جمعه بخوانی، برای اینکه عقاب بلابیان قبیح است. سراغ «لا تنقض» که می رویم، «لا تنقض الیقین بالشک» که پشتوانۀ استصحاب وجوب نماز جمعه است، می گوید: نماز جمعه در عصر ظهور واجب بود و حالا شما شک دارید در اینکه وجوبش باقی است یا نه، استصحاب بقای وجوب جریان پیدا می کند.

دلیل تقدّم استصحاب بر برائت عقلیه

ما می خواهیم بگوییم: باوجوداین استصحاب، دیگر قاعده قبح عقاب بلابیان نمی تواند جریان داشته باشد روی همان نکته ای که دیروز عرض کردیم. قاعده قبح عقاب بلابیان می گوید: اگر بیانی نباشد عقاب قبیح است. آنجایی که بیان تحقق ندارد، عقاب قبیح است. آیا«لا تنقض الیقین بالشک لیس بیانا»؟ آیا این از طرف مولا بیان

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه