سیری کامل در اصول فقه: دوره ده ساله دروس خارج اصول محمد فاضل لنکرانی جلد 15 صفحه 59

صفحه 59

معنای«نافذ» است، «الصلح نافذ بین المسلمین» اگر معنای«جائز، نافذ» شد، نفوذ صلح معنایش چیست؟ «ما معنا نفوذ الصلح»؟ «ما معنا نفوذ المصالحه»؟ جز اینکه معنایش این است که صلح سببیت دارد برای آن هدفی که متصالحین دارند؟ معنای دیگری در اینجا تصور نمی شود.

پس یک مبنا درست نقطه مقابل مرحوم محقق نائینی است. یک مبنا هم خود مرحوم شیخ دارد که در رسائل ملاحظه فرمودید، تمام احکام وضعیه را ایشان منتزع از احکام تکلیفیه می دانست، به این معنا؛ یعنی جعل به احکام وضعیه تعلق می گیرد اما نه جعل استقلالی بلکه جعل تبعی، جعل استقلالی به حکم تکلیفی تعلق می گیرد و حکم وضعی از حکم تکلیفی، انتزاع می شود. در اینجا روی هر سه مبنا باید بحث کنیم.

باقی بودن اشکال در استصحاب تعلیقی به نظر مرحوم نائینی(ره)

اما مبنای مرحوم نائینی، لازمه اش این است که همان طوری که مرحوم محقق نائینی استصحاب تعلیقی را به آن معنایی که خودشان انکار کردند و فرمودند«لا اساس له»، به این معنایی هم که مرحوم شیخ پذیرفتند، ایشان نمی توانند بپذیرند، چرا؟ برای اینکه شما که می خواهید سببیت را استصحاب کنید، سببیت حکم شرعی نیست که شما بخواهید استصحاب کنید.

سببیت نه حکم شرعی است و نه موضوع برای حکم شرعی و در مستصحب، باید مستصحب شما یا خودش حکم شرعی و یا اثر شرعی باشد و یا موضوع برای حکم شرعی و اثر شرعی باشد، لذا روی مبنای محقق نائینی نه استصحاب تعلیقی به آن نحو دیروز درست است و نه استصحاب تعلیقی به این نحوی که مرحوم شیخ بیان کردند، زیرا که ایشان سببیت را به طور کلی غیر مجعول می دانند نه جعل استقلالی و نه سببی هیچ کدام به سببیت تعلق نمی گیرد.

اما روی مبنای ما که سببیت را یک امر مجعول شرعی می دانیم، می گوییم: همان طوری که شارع وجوب را برای نماز جعل کرده است، وجوب را برای روزه جعل کرده است، حرمت را برای شرب خمر جعل کرده است، همان طور هم سببیت را برای بیع جعل کرده است، سببیّت را برای نکاح جعل کرده است، آن سببیت برای ملکیت دارد و این سببیت برای زوجیت دارد.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه