شرح فارسی کفایه الاصول آخوند خراسانی جلد 1 صفحه 152

صفحه 152

ضروره ان مثل کان زید ضاربا امس او سیکون غدا ضاربا حقیقه اذا کان متلبسا بالضرب فی الامس فی المثال الاول و متلبسا به فی الغد فی الثانی فجری المشتق حیث کان بلحاظ حال التلبس و ان مضی زمانه فی احدهما و لم یات بعد فی الآخر کان حقیقه بلا خلاف و لا ینافیه الاتفاق علی ان مثل زید ضارب غدا مجاز فان الظاهر انه فیما اذا کان الجری فی الحال کما هو قضیه الاطلاق و الغد انما یکون لبیان زمان التلبس فیکون الجری و الاتصاف فی الحال و التلبس فی الاستقبال.

حالت برای او می باشد حالت نطق و تلفظ و حالت جری و نسبت و سوم حالت تلبس و فعلیه اگر این سه حالت متفق بشوند اشکالی نیست که مشتق حقیقت است در معنی خود و اگر اختلاف پیدا بکنند آن مطلبی است که مصنف فرمود.

مراد از حال،حال تلبس است نه حال نطق

پنجم اینکه مراد به حال که می گوییم در عنوان مسئله حال تلبس و عمل است نه حال نطق یعنی زمان عمل ضرب را می گوییم که الآن حکایت از ضرب دیروز می کنیم ضروری است که در مثل زید دیروز ضارب بود یا فردا ضارب است چون نسبت بزمان تلبس گذشته یا آینده بدهیم حقیقت است پس جری مشتق جائی که باشد بلحاظ حال تلبس یعنی نسبت بزمان عمل بدهیم اگرچه عمل او گذشته باشد یا بیاید بعدا این حقیقت است و اختلافی در او نیست ولی اگر نسبت مبدأ را بحال نطق فعلی دادیم مثلا گفتیم زید که دیروز ضارب بود می توانیم- بگوئیم الآن هم ضارب است این محل نزاع ماست و با اینکه گفتیم که زید آینده ضارب است حقیقت است.

می توانیم بگوئیم مجاز هم می باشد چونکه اگر نسبت جری و ضرب را بزید الآن دادیم یعنی گفتیم الآن ضارب است مجاز است اتفاقا قوله کما هو قضیه الاطلاق

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه