شرح فارسی کفایه الاصول آخوند خراسانی جلد 1 صفحه 184

صفحه 184

التقید داخلا بما هو معنی حرفی فالقضیه لا محاله تکون ضروریه ضروره ضروریه ثبوت الانسان الذی یکون مقیدا بالنطق للانسان و ان کان المقید بما هو مقید علی ان یکون القید داخلا فقضیه الانسان ناطق تنحل فی الحقیقه الی قضیتین إحداهما قضیه الانسان انسان و هی ضروریه و الاخری قضیه الانسان له النطق و هی ممکنه.

و ذلک لان الاوصاف قبل العلم بها اخبار کما ان الاخبار بعد العلم بها تکون اوصافا فعقد الحمل ینحل الی القضیه کما ان عقد الوضع ینحل الی قضیه مطلقه عامه عند الشیخ و قضیه ممکنه عند الفارابی فتامل.

نیست انسانیت انسان را از انسان سلب کنیم و سلب شیء از نفس خودش محال است قضیه دوم الانسان له النطق است که این قضیه ممکنه است یعنی ممکن است نطق بر انسان ثابت باشد و ممکن است ثابت نباشد و علت اینکه قضیه الانسان ناطق برگشت به دو قضیه می شود.

اول اینکه اوصاف قبل از اینکه علم به آنها داشته باشیم اخبارند یعنی نمی دانیم زید ضارب است یا کاتب است می گوییم زید ضارب یا کاتب که این محمولات و اوصافی که حمل بر موضوع می شود قبل از علم به آنها تماما اخبارا

بیان وصف عنوانی بر ذات موضوع بقول شیخ و فارابی

اما بعد از اینکه علم بآن اوصاف پیدا کردیم در اینجا همان خبر وصف برآن موضوع می شود و می گوییم زید الضارب جاءنی پس بعد از علم به اخبار این اخبار اوصافی برای موضوع می شوند گفتیم قوله فعقد الحمل یعنی الانسان ناطق منحل بدو قضیه شد کما آنکه الوضع یعنی موضوع هر قضیه ای منحل می شود به قضیه مطلقه عامه عند الشیخ و به قضیه ممکنه نزد فارابی

مثلا شیخ می فرماید آنچه در عالم موجود شد یا هست الآن یا می باشد بعدا

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه