شرح فارسی کفایه الاصول آخوند خراسانی جلد 1 صفحه 185

صفحه 185

لکنه قدس سره تنظر فیما افاده بقوله و فیه نظر لان الذات الماخوذه مقیده بالوصف قوه او فعلا ان کانت مقیده به واقعا صدق الایجاب بالضروره و الا صدق السلب بالضروره مثلا لا یصدق زید کاتب بالضروره لکن یصدق زید الکاتب بالقوه او بالفعل کاتب بالضروره انتهی.

و لا یذهب علیک ان صدق الایجاب بالضروره بشرط کونه مقیدا واقعا به لا یصحح دعوی الانقلاب الی الضروریه ضروره صدق الایجاب بالضروره و صدق انسان برآن بشود او ناطق است اما عقد وضع نزد فارابی آنست که هرچه که ممکن باشد صدق انسانیت بر او ناطق است یا کاتب است مثلا و این قضیه در منطق مشهور است که وصف عنوانی برای ذات موضوع مطلقه عامه است یعنی در یک زمانی باید واقع بشود یا ممکنه عامه که همین قدر ممکن باشد وجود پیدا کند و لو واقع هم نشود کافی است

رد صاحب فصول که تمام قضایا را بضروریه برگردانیده

قوله:لکنه قدس سره تنظر فیما افاده بقوله و فیه نظر الخ لکن صاحب فصول اشکال نموده به قولش که می گوید و فیه نظر چونکه ذات موضوع که گرفته شده مقید بوصف قوه بنا بر قول فارابی یا فعلا بنا بر قول شیخ اگر باشد مقید به آن وصف واقعا صدق می کند ایجاب را بالضروره یعنی موضوع که با صفت باشد واقعا مثلا زید واقعا کاتب باشد این ضروری است و برعکس هم اگر واقعا صادق نباشد وصف برای موضوع صادق است سلب ضروره مثلا نمی شود گفت زید کاتب بالضروره است ولی می شود گفت زید الکاتب بالقوه او بالفعل کاتب بالضروره انتهی قول صاحب فصول

قوله و لا یذهب علیک یعنی گمان نکنید که صدق ایجاب بالضروره بشرط اینکه مقید باشد موضوع بوصف واقعا تصحیح می کند دعوی انقلاب را به ضروریه یعنی این مطلب نمی رساند که قضیه ضروریه است چونکه هر قضیه ای اگر بشرط

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه