شرح فارسی کفایه الاصول آخوند خراسانی جلد 1 صفحه 28

صفحه 28

حیث لا موطن له الا الذهن فامتنع امتثال مثل سر من البصره الا بالتجرید و القاء الخصوصیه هذا مع أنّه لیس لحاظ المعنی حاله لغیره فی الحروف الا کلحاظه فی نفسه فی الاسماء و کما لا یکون هذا اللحاظ معتبرا فی المستعمل فیه فیها کذلک ذاک اللحاظ فی الحروف کما لا یخفی.

یخفی.

قوله:ثم إنّه لا ریب الخ.

بعد از اینکه شکی نیست در وضع عام و موضوع له عام مثل اسماء اجناس و وضع خاص و موضوع له هم خاص مثل اعلام شخصیه.

اما اشکال در وضع عام و موضوع له خاص است در اینجا بعضی ها گمان کرده اند که وضع عام و موضوع له خاص در حروف است و آنچه که ملحق به حروف شده از اسماء مبنیه مثل اسماء اشاره و موصولات و غیره چونکه در حروف وضع عام است ولی موضوع له خاص.

ادله عام بودن موضوع له در حروف مثل وضع

قوله:کما توهم ایضا ان المستعمل فیه خاص الخ.

چونکه بعضی ها گفته اند در حروف وضع عام و موضوع له هم عام ولی مستعمل فیه خاص است لازمه این حرف آنست که این حقیقتی است که هیچ وقت استعمال نمی شود مگر در مجاز ولی این حرف درست نیست چونکه اگر انسان دقیقا نظر کند می بینید که مستعمل فیه و موضوع له در این حروف مثل اسماء است یعنی موضوع له و مستعمل فیه هر دو عام هستند مثل سر من البصره الی الکوفه که استعمال شده عام است چونکه معلوم نیست که از کجای بصره سیر بکند و از هر نقطه بصره سیر بکند امتثال امر نموده و این معنی عام می باشد و این گمان از دو حال خارج نیست چونکه شما که می گوئید وضع عام موضوع له عام و مستعمل فیه خاص با آنکه وضع عام و موضوع له خاص.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه