شرح فارسی کفایه الاصول آخوند خراسانی جلد 1 صفحه 38

صفحه 38

و قد زل فیه اقدام غیر واحد من اهل التحقیق و التدقیق:

الثالث صحه استعمال اللفظ فیما یناسب ما وضع له هل هو بالوضع او بالطبع وجهان بل قولان اظهرهما انه بالطبع بشهاده الوجدان بحسن الاستعمال فیه و لو مع منع الواضع عنه و باستهجان الاستعمال فیما لا یناسبه و لو مع ترخیصه.

و لا معنی لصحته الا حسنه.

را برداریم و جای او الظرفیه بگذاریم و بالعکس و حال آنکه قول ایشان این بود که ظرفیه و فی یک معنی دارند و اما آنچه را که حق است در معنی حرفی آنست که معانی حرفیه برای تضییق معانی اسمیه می باشد مثلا یک وقت انسان می گوید سرت من مسافرت کردم این عام است و اطلاق دارد از حیث ابتداء و از حیث انتها تمام مواردی که ممکن باشد برای متکلم شامل می شود ولی اگر گفت سرت من البصره الی الکوفه دو قید زیاد کرده و معنی مسافرت که عموم داشت مضیق کرده او را و تعیین نمود ابتداء سیر خود را از کوفه تا بصره بهمین قسم است آن اسمائی که ملحق بمعانی حروف شده اند مثل اسماء اشاره و ضمایر و غیره و حاصل آنکه معانی حرفیه معانی هستند که حقیقت تضییق معانی اسمیه را می نمائید و واقع آنها را نه اینکه دلالت باین مفاهیم داشته باشند بجهت آنکه مفهوم تضییق و اطلاق و تقیید ایضا معانی اسمیه هستند و اگر معانی حروف همین معانی باشد باز برمی گردد بهمان مقاله ای که صاحب کفایه می گفت.

امر سوم تحقیق در معانی حرفیه و مختار آن

اشاره

قوله:الثالث الخ هر لفظی در هر معنی که استعمال می شود یا حقیقت است یا مجاز و یا غلط.

اول حقیقت،و او آنست که لفظی را در معنی اصلیش استعمال کنیم مثل اسد

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه