شرح فارسی کفایه الاصول آخوند خراسانی جلد 1 صفحه 41

صفحه 41

و الظاهر ان صحه استعمال اللفظ فی نوعه او مثله من قبیله کما یأتی الاشاره الی تفصیله.

الرابع لا شبهه فی صحه اطلاق اللفظ و اراده نوعه به کما اذا قیل:

ضرب مثلا فعل ماض او صنفه کما اذا قیل زید فی ضرب زید فاعل اذا لم یقصد به شخص القول او مثله کضرب فی المثال فیما اذا قصد و قد اشرنا الی ان صحه الاطلاق کذلک.

و حسنه انما کان بالطبع لا بالوضع و الا کانت المهملات موضوعه لذلک لصحه الاطلاق کذلک فیها و الالتزام بوضعها کذلک کما تری.

و اما اطلاقه و اراده شخصه کما اذا قیل زید لفظ و ارید منه شخص مثل ضرب که من می گویم یا ضرب که شما می گویید یا غیره ظاهر اینست که این استعمال ها هم از روی طبع است کما آنکه زود است اشاره بشود بسوی این مطلب

امر چهارم استعمال لفظ در نوع و صنف و مثل و شخص

اشاره

قوله:الرابع الخ شبهه ای نیست در صحت اطلاق لفظ و اراده نوع او مثل ضرب که گذشت و یا صنف او مثل زید که بگوئیم صنف زید در ضرب زید فاعل است یعنی هر اسمی که بعد از ضرب بیاید و فاعل بشود او صنف این زید است مثل عمرو و بکر و خالد و غیره که جای زید بنشینند زمانی که قصد نکنیم شخص زید را کما آنکه می آید باین زودی بیان این مطلب مثل ضرب که در مثال گذشت و بیان مثل هم گذشت و گفتیم که صحت استعمال این ها از روی طبع است نه وضع و الا اگر به واسطه وضع باشد باید مهملات هم بوضع باشد و اگر کسی بگوید که مهملات هم وضع شده اند برای بی معنی بودن درست نیست چونکه علی الفرض واضع از ذوی العقول است و شخص عاقل لفظ بی فایده را وضع نمی کند پس مهملات را که بی معنی هستند واضع وضع نکرده است در حالی که مردم اعتنا

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه