شرح فارسی کفایه الاصول آخوند خراسانی جلد 1 صفحه 43

صفحه 43

قلت یمکن ان یقال انه یکفی تعدد الدال و المدلول اعتبارا و ان اتحدا ذاتا فمن حیث إنّه لفظ صادر عن لافظه کان دالا و من حیث ان نفسه و شخصه مراده کان مدلولا مع ان حدیث ترکب القضیه جزءین لو لا اعتبار الدلاله فی البین انما یلزم اذا لم یکن الموضوع نفس شخصه و الا کان اجزاؤها الثلاثه تامه و کان المحمول فیها منتسبا الی شخص ؟؟؟ و نفسه.

غایه الامر انه نفس الموضوع لا الحاکی عنه فافهم.

زید لفظ که اراده شخص او را نمودیم هم دال است و هم مدلول و ممکن نیست شیئی در آن واحد هم دال باشد و هم مدلول بر خودش یا مرکب شدن قضیه از دو جزء محمول و نسبت بدون موضوع و این اتحاد دال و مدلول یا ترکب قضیه از جزءین در قضیه معقوله و ذهنیه است کما آنکه در مثال گفته شد.

بیان اشکالات استعمال لفظ در لفظ

قوله:بیان ذلک الخ بیان این مطلب آنست که اگر اعتبار برده شود در آن لفظی که استعمال شده شخص او لازم می آید اتحاد و الا لازم می آید مرکب بودن او از دو جزء چونکه قضیه لفظیه بنابراین می باشد حاکی از محمول و نسبت بدون موضوع چونکه قضیه لفظیه حاکی باید باشد از قضیه ذهنیه و فرض آنست که نفس خود زید ملفوظ هم موضوع قضیه لفظیه است و هم موضوع قضیه ذهنیه است پس قضیه ذهنیه از دو جزء مرکب شده و حال آنکه ممتنع است مرکب شدن از دو جزء این ضروری است که باید حتما در تمام قضایای خارجیه و لفظیه و ذهنیه باید سه جزء باشد یعنی موضوع و محمول و نسبت که اگر مثل اینجا بدون موضوع باشد بی فایده است چون مثلا در زید لفظ که ما استعمال نمودیم حتما باید یک موضوع ذهنیه قبل از تلفظ به این زید داشته باشد تا معنی بدهد آن وقت اگر بدون

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه