شرح فارسی کفایه الاصول آخوند خراسانی جلد 1 صفحه 55

صفحه 55

المعنی من اللفظ و انسباقه الی الذهن من نفسه و بلا قرینه علامه کونه حقیقه فیه بداهه انه لو لا وضعه له لما تبادر لا یقال کیف یکون علامه مع توقفه علی العلم بانه موضوع له کما هو واضح فلو کان العلم به موقوفا علیه لدار فانه یقال الموقوف علیه غیر الموقوف علیه فان العلم التفصیلی بکونه موضوعا له موقوف علی التبادر و هو موقوف علی العلم الاجمالی الارتکازی به لا التفصیلی فلا دور هذا اذا کان المراد به التبادر عند اهل المحاوره فالتغایر اوضح من ان یخفی ثم ان هذا فیما لو علم استناد کنیم برای مرکبات چونکه اگر وضع دیگری اضافه کنیم باید یک معنی هم اضافه کنیم چون الآن یک وضع شخصی داریم و معنای وضع شخصی و یک وضع نوعی داریم که او هم معنی وضع نوعی دارد اگر باز یک وضع اضافه کنیم باید یک معنی هم اضافه کنیم و شاید که گمان کننده گمان کرده که وضع هیئات همان وضع مرکبات است نه وضع بخصوصه.و حاصل آنکه لا اشکال در اینکه مثل جمله زید قائم یک وضع ماده ای دارد مثل لفظ زید که وضع شده برای ذات زید و معنی قائم که لفظ قائم وضع شد.برای ذات قیام و یک وضع هیئات آنهاست که وقتی نسبت قیام را بزید می دهیم و می گوییم زید قائم که این وضع هیئت آنهاست آیا علاوه بر این وضع ماده و هیئت وضع سوم هست که مجموعا سه وضع در این جمله باشد که مجموع زید قائم سه وضع داشته باشد صاحب کفایه فرمود که دو وضع بیشتر ندارد ولی ممکن است بگوئیم که همین زید قائم سه وضع دارد و یک وضع ماده زید و قیام و یک وضع هیئت قائم که هرچه وزن فاعل می آید در هر ماده ای این دو وضع دلالت تصوری دارند نه تصدیقی و یک وضع هیئت که نسبت قائم را بزید داده اند که این وضع سومی دلالت تصدیقیه است

در وضع شخصی و نوعی الفاظ و اشکال در آن

و اشکالی شده است که فرق بین وضع شخصی و نوعی چیست اگر مراد

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه