شرح فارسی کفایه الاصول آخوند خراسانی جلد 1 صفحه 57

صفحه 57

بمعناه المعلوم المرتکز فی الذهن اجمالا کذلک عن معنی تکون علامه کونه حقیقه فیه کما ان صحه سلبه عنه علامه کونه مجازا فی الجمله.

و التفصیل ان عدم صحه السلب عنه و صحه الحمل عنه بالحمل الاولی اسدا حیوان مفترس را فهمیدیم معلوم می شود که این لفظ در این معنی حقیقت است نه مجاز چون اگر حقیقی نبود این معنی در ذهن ما نمی آمد بتبادر و اگر کسی اشکال کند که در اینجا دور لازم می آید چونکه تبادر توقف دارد بر علم بوضع یعنی تا ما علم بوضع نداشته باشیم تبادر در ذهن ما نمی آید و از طرف دیگر علم بوضع هم توقف دارد بتبادر یعنی چرا ما محتاج به تبادریم چون می خواهیم به واسطه تبادر علم بوضع پیدا کنیم و اینجا دور لازم می آید چون تبادر توقف بر علم بوضع دارد و علم بوضع هم توقف بر تبادر دارد.

قوله:الموقوف علیه غیر الموقوف علیه الخ یعنی علم تفصیلی تبادر توقف دارد بر علم اجمالی بوضع ولی علم اجمالی بوضع توقف بر علم تفصیلی تبادر ندارد بلکه از محل دیگر پیدا شده است یعنی قبل از تبادر علم داریم که این لفظ یک معنی حقیقی دارد ولی کدام از اینهاست نمی دانیم و به واسطه تبادر علم اجمالی ما مبدل بعلم تفصیلی می شود پس دور لازم نمی آید و بعد این اشکال در موقعی پیش می آید که خود انسان از اهل محاوره باشد و از خودش بفهمد ولی اگر از غیر سؤال کرد یعنی خودش از اهل محاوره نبود این اشکال پیش نمی آمد کما آنکه بعید نیست کتب لغتی که نوشته شده است بالخصوص لغه عربیه از این قسم باشد که بتبادر بین اهل بادیه نشینان و اعراب را حجت می گرفتند برای لفظ در معنای خودش.

معنای تبادر و آنکه اصاله عدم القرینه در شک در مراد است

قوله:ثم ان هذا الخ بعد اینکه این تبادر که گفتیم علامت حقیقت است

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه