منبرها (موضوعات: 995) صفحه 14

صفحه 14

مَا تُصُوِّرَ فِی الْأَوْهَامِ فَهُوَ خِلَافُهُ لَیْسَ بِرَبٍّ، مَنْ طُرِحَ تَحْتَ الْبَلَاغِ وَ مَعْبُودٍ، مَنْ وُجِدَ فِی هَوَاءٍ أَوْ غَیْرِ هَوَاءٍ، هُوَ فِی الْأَشْیَاءِ کَائِنٌ لَا کَیْنُونَهَ مَحْظُورٍ بِهَا عَلَیْه وَ مِنَ الْأَشْیَاءِ بَائِنٌ لَا بَیْنُونَهَ غَائِبٍ عَنْهَا لَیْسَ بِقَادِرٍ مَنْ قَارَنَهُ ضِدٌّ أَو سَاوَاهُ نِدٌّ.

هر چه در وهم گنجد خدا غیر از او باشد؛ آنچه فکر به آن تعلق گیرد خدا نباشد؛ آن که در دسترس اندیشه قرار گیرد پروردگار نخواهد بود؛ آنچه در هوا و ماورای هوا یافت شود معبود نباشد. او در اشیاء است نه بودنی که بوسیله اشیاء احاطه شود. از اشیاء جداست نه جدا بودنی که از آنها غائب باشد، آنکه ضدی بخواهد، قادر نیست با او قرین شود یا آنکه نِدی (مشابهی) بخواهد نمی تواند با او برابری کند.

لَیْسَ عَنِ الدَّهْرِ قِدَمُهُ وَ لَا بِالنَّاحِیَهِ أَمَمُه، احْتَجَبَ عَنِ الْعُقُولِ کَمَا احْتَجَبَ عَنِ الْأَبْصَارِ وَ عَمَّنْ فِی السَّمَاءِ احْتِجَابَهُ کَمَنْ (عَمَّنْ) فِی الْأَرْضِ قُرْبُهُ کَرَامَتُهُ وَ بُعْدُهُ إِهَانَتُهُ.

ازلیت اش را با زمان نتوان سنجید، در سیطره مکان نیست و در ناحیه معینی نتوان به او رو آورد(برای خداوند نمی توان مکان خاصی در نظر گرفت)؛ از عقل ها محجوب است چنان که از دیده ها هم محجوب است، از آسمانیان مستور است چنان که از خاکیان هم مستور است؛ نزدیکی اش کرامت اوست و دوریَش اهانت اوست (نزدیکی و دوری مکانی ندارد).

لَا تَحُلُّهُ فِی وَ لَا تُوَقِّتُهُ إِذْ وَ لَا تُؤَامِرُهُ إِنْ عُلُوُّهُ مِنْ غَیْرِ تَوَقُّل وَ مَجِیئُهُ مِنْ غَیْرِ تَنَقُّلٍ، یُوجِدُ الْمَفْقُودَ وَ یُفْقِدُ الْمَوْجُودَ وَ لَا تَجْتَمِعُ لِغَیْرِهِ الصِّفَتَانِ

نه «در» (که نشان ظرفیت و مکان است) در ساحت قدسش راه دارد (که گوئی در کجاست؟) نه «گاه» (که رمز زمان است) محدودش سازد؛ نه «اگر» (که دلیل امکان و تعلیق است) در بارگاهش راه یابد. رفعتش نه چون برآمدن بر قله هاست؛ آمدنش مثل انتقال نیست، نیستی را هستی دهد و هستی را نابود کند و این دو صفت هرگز در غیر «خدا» نباشد.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه