منبرها (موضوعات: 995) صفحه 60

صفحه 60

بنابراین توحید بدون درگیری اصلاً معنایی ندارد؛ موحدبودن با صلح کلی جمع نمی شود؛ مگر می توان دین اسلام را از آیات جهاد و نهی از منکر و شهادت جدا کرد؟! مگر می توان دین اسلام را طوری معنا کرد که تولّی و تبرّی در آن نباشد و نسبت به جریان کفر و نفاق در عالم بی تفاوت باشد؟!! مهم ترین جهاد اکبر ما تولّی و تبرّی است. حضرت ذیل حدیث عقل و جهل، خلقت آن دو را توضیح داده و می فرمایند: همه دوستان و شیعیان ما بعضی از صفات عقل را دارند؛ ولی مادامی که منقای از جهل نشوند و به تبرّی تام نرسند، همه قوای عقل و همه قوای نبی اکرم(ص) در آن ها ظهور نمی یابد؛ کمترین تعلقی به دستگاه ابلیس از اول تا انتهای آن، انسان را از حضرت جدا می کند؛ اینجاست که «وَلا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلَی مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ زَهْرَهَ الْحَیَاهِ الدُّنْیَا لِنَفْتِنَهُمْ فِیهِ وَرِزْقُ رَبِّکَ خَیْرٌ وَأَبْقَی»(طه/131)؛ این شکوفه های دنیایی کفار همگی شکوفه درخت شجره زقوم هستند؛ اگر کسی از آن ها ارتزاق کند، در قیامت هم باید از شجره زقوم ارتزاق نماید؛ این سختی های ظاهری، رزق مؤمنین در وادی ولایت است؛ «وَ مَوَائِدَ الْمُسْتَطْعِمِینَ مُعَدَّهٌ وَ مَنَاهِلَ الظِّمَاءِ لَدَیْکَ مُتْرَعَه»(1)

حقیقت حمد، اعلام افتقار به حضرت حق و درخواست از او

براساس حمدهای زیارت امین الله وقتی خدا را حمد می کنیم، انتهای نگاه ما درخواست لطف از خداست؛ زیرا فقیر نمی تواند نخواهد؛ با استفاده از برخی ادعیه می توان گفت: انتهای حمد، دعاست؛ وقتی می گوییم: خدایا تو مالکی؛ یعنی به ما هم بده؛ «فسبح بحمد ربک» یعنی خدا را تسبیح کنید و بگویید: «لا إلهَ إلّا اللّهُ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ، لَهُ الْمُلْکُ وَلَهُ الْحَمْدُ یُحْیی وَیُمِیتُ وَ هُوَ حَیّ لا یَمُوتُ بِیَدِهِ الْخَیْرُ وَ هُوَ عَلی کُلّ شَی ءٍ قَدِیرٌ»


1- (12) کامل الزیارات، النص، ص: 40

منبع :  (هیئت ثارالله قم - شب ششم محرم 1394 مدرسه فیضیه ) sarallahqom.ir

تولی و تبری تام شرط تحقق توحید در وجود انسان

پس اگر آن طرف «زهره الحیاه الدنیا» است، این طرف هم «موائد المستطعمین معده» هست؛ اگر کسی گوشه چشمش به دستگاه ابلیس داشته باشد، ایمانش کامل نمی شود و موحد کامل نخواهد بود؛ «فمن یکفر بالطاغوت و یؤمن بالله» هیچ خیری در دستگاه اولیای طاغوت نیست؛ خیرِ آن ها هم شرّ است، چه رسد به شرّشان. اگر کسی خیری در آنجا دید و دلش به آن طرف مایل شد و به آن ها اعتماد کرد و با آن ها به امنیت رسید، هرگز موحد نمی شود؛ «فمن یکفر بالطاغوت و یؤمن بالله» پس تولّی و تبرّی از مناسک و از ارکان توحید است؛ انسان باید نسبت به اصول و فروع اولیای طاغوت تبرّی داشته باشد تا همه صفات موحدین و صفات عقل و قوای نبی اکرم صلی الله علیه و آله در او ظهور پیدا کند و مؤمن کامل شود.

توحید از نظر قرآن یعنی وارد میدان درگیری شدن و تبری تام و تولی تام داشتن؛ یعنی وارد میدان جهاد اکبر و جهاد اصغر حضرت شدن؛ این همان انذارهای قرآن است؛ «أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ اللَّهَ إِنَّنِی لَکُم مِّنْهُ نَذِیرٌ وَبَشِیرٌ» یعنی از وادی ولایت نبی اکرم صلی الله علیه وآله جدا نشویم که هر جایی غیر از آن، سراسر خطر و شرک و پرستش غیر است؛ دست خود را از دست حضرت جدا نکنید و از معیت حضرت غافل نشوید؛ آن طرف، سراسر خطر است؛ همه انذارها همین است.

بنابراین ائمه ارکان دین، دعائم توحید، خیمه توحید و رکن توحید هستند و هیچ کس جز از طریق ایشان به وادی توحید راه نمی یابد. ابلیس هم می خواست این کار را انجام بدهد و می گفت: خودم می پرستم. باید از دستگاه ابلیس فرار کرد؛ یعنی باید از الهه ها و از غیر خدا فرار کرد. نپرستیدن غیر خدا یعنی از دستگاه ابلیس و دستگاه اولیای طاغوت فرار کردن؛ ابلیس پنجه انداخته و می خواهد شما را بگیرد؛ به سوی خدا فرار کنید؛ معنی فرار الی الله چیست؟ فرار الی الله یعنی ورود به وادی ولایت نبی اکرم(ص) و وادی ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام؛ همه انذارها برای این است که به وادی ولایت غیر وارد نشویم و همه تبشیر ها نیز برای ورود ما به محیط ولایت نبی اکرم(ص) است؛ به سخن دیگر توحید یعنی «ولایت علی ابن ابیطالب حصنی» انذارها از کفر و نسبت به کفر مجسم است؛ زیرا کفر ارکانی دارد و شجره خبیثه و وادی ظلمات است.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه