- مقدمه 1
- اشاره 4
- 3 اصل مهم 5
- 1. لزوم استفاده از فرصت ها 7
- 2. لزوم اخلاص در کارها 8
- 4. لزوم شناسایی افراد 10
- 5. لزوم تبلیغ چهره به چهره 11
- 6. توجه به روش های جذب افراد 11
- 7. لزوم طرح دوستی با افراد 11
- 9. توقع مزد از خدا 12
- 11. لزوم سعه صدر 13
- 10. لزوم شاد بودن جلسات 13
- 12. لزوم شروع از کم 14
- 14. لزوم بررسی مشکلات جوانان 16
- 15. اقدام دو یا چند نفری 17
- 17. پرهیز از خط بازی 18
- 16. قصد قربت 18
- 18. عدم انتظار و توقع آمدن همه مردم 19
- 20. لزوم روانشناسی 20
- 23. لزوم آشنا کردن مردم به خدا 21
- 21. لزوم جلسات پرسش و پاسخ 21
- 22. لزوم گفتگوی خصوصی 21
- 24. لزوم استفاده از مثال 23
- 26. لزوم بصیرت داشتن و مطالعه 24
- 25. لزوم ایجاد انس با خدا و اولیاء 24
- 27. لزوم فرق نگذاشتن بین مستمعین 25
- 28. لزوم استفاده از روان گویی 26
- 30. لزوم پرهیز از شوخی های مبتذل 27
- 31. لزوم توجه به اقتضای زمان 27
- 32. لزوم آراسته بود مبلغ 28
- 33. لزوم توجه به علاقه های طبیعی 29
- 35. لزوم پاسخ گویی به پرسشها 30
- 34. لزوم توجیه نکرن کار دیگران 30
- 36. لزوم عمل به گفته ها 31
- 37. لزوم شخصیت دادن به نسل جوان 32
- 38. تغافل از خطاها 33
- 39. لزوم جلوگیری از شایعات 34
- 38. لزوم تواضع مبلغ 35
- 40. لزوم پرهیز از ریاست طلبی 36
- 41. لزوم تشویق مخاطبان 37
- 44. لزوم رنگ خدایی زدن به کار ها 40
- 46. لزوم استفاده فرصت ها 41
- 45. لزوم همت بلند 41
- 47. لزوم حل مشکلات فکری جوانان 42
- 49. لزوم استفاده از ایام فراغت 44
- نمونه هایی از پرسشها و شبهات و پاسخ های آن ها 45
- اشاره 49
- اشاره 70
- حکایات و خاطرات 70
- 1. هماهنگی قول و عمل 70
- 2. زاویه منحرف در سخنرانی 72
- 3. سخن حاوی پیام 75
- 4. رعایت منزلت اجتماعی 76
- 6. رعایت تناسب مجلس 78
- 7. غفلت از جوّ سیاسی 80
- 8. مقایسه مواضع پیشوایان دینی و دنیای غرب 82
آغاز کار به نام پروردگار باشد، چنان که فارغ التحصیلان ما هم باید برای پروردگار کار کنند. «إِذَا فَرَغْتَ فَانصَبْ. وَإِلَی رَبِّک فَارْغَبْ»(1) پس هم آغاز باسم ربک و هم پس از فراغت الی ربک باشد. اگر برای خدا کاری را شروع کردیم، اولا در مخاطبان اثر می گذارد، چرا که حرف مخلص به دل ها می نشیند. مخلص عقده ای و عصبانی نمی شود، چه کسی به حرف او گوش بدهد یا ندهد. می گوید: من برای خدا گفتم. اگر گوش دادند چه بهتر واگر گوش ندادند که هیچ.
نشانه اخلاص
نشانه مخلص آن است که اگر دید بچه های همسایه و اقوام منحرف می شوند، لازم نیست خودش اقدام و رهبری کند، بلکه می توان با مذاکره با یک عالم و استاد دانشگاه با آن بچه ها طرح دوستی ریخت و با آن عالم و استاد همکاری کرد و او را محور قرار داد و لازم نیست که خودش محور باشد، چرا که مخلص می خواهد حق پیروز شود، نه این که خودش محور باشد.
شهید آیت الله سعیدی بر بالای منبر بود که عالمی وارد مجلس شد. به مردم فرمود: به جدم قسم که سواد این عالم از من بیشتر است. و از منبر پائین آمد و جلسه را به او واگذار کرد.
ما باید خدا و نسل عزیز مان را ببینیم که چکار می توانیم برای آن ها بکنیم.
1- شرح، 7 و8.