روزنه هایی از عالم غیب صفحه 110

صفحه 110

1- 84. مال: حیوان سواری. مکاری: کرایه دهنده حیوان سواری.

2- 85. آیت اللَّه حاج شیخ غلامحسین شرعی از علمای قم.

بله. مادرم گفت: من دیدم دلم برای تو خیلی تنگ شده، ختم صلوات گرفتم. الآن به پایان رسید و به شکرانه دیدار من به سجده افتاد و خدا را شکرگزاری کرد.

کرامت حضرت اُمّ البنین و حضرت عبّاس علیهما السلام

آیت اللَّه حاج شیخ احمد آذری فرمودند: من می خواستم به عراق و نجف اشرف بروم، پدرم حاضر نمی شد، پول هم نمی داد، کتاب های خود را فروختم تا خرج سفر کنم، ولی پدرم حاضر نمی شد. خانم برادرم گفت: احمد! دورکعت نماز برای امّ البنین بخوان و نذر کن که اگر حاجتم برآورده شد، پنج ریال برای حضرت عبّاس علیه السلام به عنوان صدقه می دهم. من دو رکعت نماز را خواندم، نماز تمام شد دیدم پدرم آمد گفت: احمد می خواهی بروی برو.

و من مکرّر این کار را کرده ام و دیدم مجرب و مؤثر است، از جمله: وقتی به نجف اشرف رفتم، مرحوم آقای سید اسداللَّه مدنی(1) که معلم و مرشد من بود، مرا از ماندن در نجف اشرف منع کرد و من چون به قصد ماندن در نجف رفته بودم ناراحت شدم، زیرا نمی توانستم به نهی ایشان ترتیب اثر ندهم. بالاخره نماز را برای امّ البنین خواندم، فردای آن روز دیدم ایشان آمد و گفت: فلانی! من به فکرم آمد که فعلاً شش ماه در این جا بمانی و ما با خیال راحت در آن جا ماندیم.

کرامت حضرت عبدالعظیم علیه السلام

آیت اللَّه آقای حاج میرزا ابوطالب تجلیل(2) فرمود: من دربیمارستان فیروزآبادی تهران بستری شدم و برخی عروق میانی کبد و طحال پارگی پیداکرده بود

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه