روزنه هایی از عالم غیب صفحه 111

صفحه 111

1- 86. ایشان در اواخر امام جمعه تبریز بود و شهید شد.

2- 87. از علمای قم و صاحب تألیفات.

و خونریزی شدیدی داشتم، مدّتی معالجه کردم، حالم رو به وخامت گذاشت و دکترها مأیوس بودند. روز پنج شنبه ای پرونده مرا تکمیل کردند که اگر روز جمعه فوت پیش آمد معطّل نمانم.

من در حال بیهوشی بودم، پدر و مادرم به عیادت من می آیند و مرا صدا می زنند جواب نمی شنوند، پدرم به مادرم می گوید: برویم حرم مطهّر حضرت عبدالعظیم علیه السلام، می روند به حرم و در آن جا متوسّل می شوند و در برگشتن به بیمارستان، من به حال آمدم و دیدم پدر و برادرم کنار من هستند، من کاغذی طلب کردم، پدرم با اطمینان گفت: وصیت لازم نیست بکنی، خوب شدی. گفتم: می خواهم بدهکاری را یادداشت کنم. دکتر آمد دید من بهتر شدم و میل نداشت من از بیمارستان خارج شوم و گفت: شما بروید و برگردید، ولی من بیرون آمدم و برنگشتم و حالم خوب شد.

چندی پیش که حدود سی سال از این قضیه می گذرد، سونوگرافی و عکس از طحال و کبد گرفتم، متصدّی گفت: آقا چیز عجیبی می بینم، رگی که در میان آن دو است بسیار ضخیم و کلفت است و مشابه آن را ندیدم، من چیزی به او نگفتم، ولی فهمیدم همان رگی است که پاره شده بود و با توسّل به حضرت عبدالعظیم علیه السلام پارگی آن برطرف گردید و سالم شد.

توسّل برخی از حیوانات به امام رضاعلیه السلام

آیت اللَّه حاج شیخ عبدالکریم حق شناس امام جماعت سابق مسجد امین الدوله تهران فرمودند: طبق گفته بعضی از موثّقین، در یکی از کوچه های مشهد، سگی بچه آورده و موجب مزاحمت اهل آن جا شده بود. بالاخره کسی کیسه ای فراهم می کند و بچه های آن سگ را جمع کرده و خارج شهر می برد. با این عمل، ماده سگ از فقدان بچه ها به اضطراب می افتد.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه