روزنه هایی از عالم غیب صفحه 128

صفحه 128

بعد از گذشتن پنج ماه روزی نزد پدرم آمد و گفت: زمین به چهل هزار تومان رسیده است. پدرم گفت: صبر کن بعد از گذشتن شش ماه گران می شود. خلاصه پس از مدت مذکور زمین گران شد تا آن جا که زمین مزبور به مبلغ ده میلیون تومان فروش رفت. پس از چندی فرد مذکور با یک جعبه شیرینی نزد پدرم آمد و مراتب قدردانی خود را ابراز کرد.

تأثیر گرسنگی برادران ایمانی بر دیگران

آیت اللَّه خزعلی فرمودند: پدر همسر من، مرد بسیار لطیفی بود، از او شنیدم که می گفت: روزی خواستم غذا بخورم، متوجّه شدم غذا از گلوی من پایین نمی رود. فهمیدم باید یکی از دوستانم گرسنه باشد. با استخاره سراغ یکی از دوستان در مدرسه علمیه رفتم، دیدم خوابیده است. او را از خواب بیدار کرده و پرسیدم: غذا خورده ای یا خیر؟ بالاخره فهمیدم که چند وعده است که او غذا نخورده است، لذا با غذایی که با خود برده بودم، با او هم غذا شدم.

استخاره آقای کشمیری

آقای اعتمادیان واعظ تهرانی در حضور آقای مروی گفت: در مجلسی خدمت مرحوم آقای سید عبدالکریم کشمیری بودیم. من مدح امیرالمؤمنین علیه السلام را خواندم، آقای سید عبدالکریم کشمیری خیلی خوشحال شد و سرحال آمد. چون مادرم برای خواستگاری این طرف و آن طرف می رفت، روزی به من گفت: فلان جا رفتم. گفتم: من از آن محل بدم می آید.

گفتم: خوب است امروز پیش آقای کشمیری در این مورد استخاره کنم و قصدم این بود که بلکه بد بیاید و پاسخ مادرم را همان استخاره قرار دهم. به آقای

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه