روزنه هایی از عالم غیب صفحه 211

صفحه 211

1- 143. از اساتید بزرگ حوزه علمیه مشهد بود.

2- 144. ایشان ساکن مشهد بودند.

البته من او را می شناختم ولی سکوت می کردم، تا این که روزی به قزوین رفتم، مردم به دیدنم می آمدند. روزی قاتل هم آمد، وقتی می خواست برود، به او گفتم: فلانی را چه کسی کشت؟ گفت: معلوم نیست. گفتم: کی بیل را برداشت و...؟! تا این کلمه را گفتم، بدنش به لرزه درآمد و دانست که من از قضیه اطّلاع دارم.

گفتم: نترس من تو را به دولت تحویل نمی دهم، بلکه می خواهم تو را از بدهکاری رها سازم، دیه قتل را به ورثه آن مقتول بپرداز. گفت: می ترسم مرا بگیرند. گفتم: لازم نیست آن مبلغ را به عنوان دیه قتل بپردازی تا تو را بگیرند، بلکه می توانی به عنوان بدهکاری بپردازی...

مؤلّف گوید: بنده این مطلب را نیز از استاد بزرگوار آیت اللَّه العظمی آقای اراکی هم شنیدم که آن را از مرحوم آیت اللَّه آقای حاج شیخ حسنعلی مروارید و ایشان از حاج شیخ هاشم قزوینی نقل کردند.

تجرید و خلع روح از مرحوم غروی تبریزی

حجّه الاسلام والمسلمین شیخ ابوالقاسم غروی از پدرشان آقا شیخ هدایت اللَّه نقل می کردند که: روزی پدرم به من گفت: پسرم! چه دلیلی بر اصالت روح داری؟ من مطالبی را از بزرگان علم و فلسفه برای ایشان بیان کردم. ایشان فرمود: این که برای انسان موجب عقیده نمی شود.

من ناراحت شدم، گفتم: پس چه دلیل دیگری برای اصالت روح موجود است؟ گفت: دلیل دیگری وجود دارد، آن وقت گفت: اگر برادر شما این جا باشد و در وسط اتاق بیفتد و از گوشه اتاق با شما صحبت کند، آیا آن دلیل بر اصالت روح نیست؟! گفتم: هست.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه