روزنه هایی از عالم غیب صفحه 252

صفحه 252

1- 176. برخی از اهل اطّلاع فرمودند: وی حدود پانصد سال قبل از تاریخ مکاشفه مذکور فوت کرده است.

2- 177. دویست سال با پانصد سال که برخی از اهل اطّلاع فرمودند، منافات دارد.

آن کتاب از او یاد کرده بود با آنچه من در بیداری از او دیدم، تطبیق می کرد.

مرحوم آیت اللَّه العظمی اراکی این داستان را از علاّمه طباطبایی با کمی اختلاف نقل می فرمودند، همچنین حجّهالاسلام و المسلمین جناب آقای موسوی همدانی مترجم المیزان، این موضوع را با کمی اختلاف نقل کرده است.

مؤلّف می گوید: از نکاتی که این داستان بر آن دلالت دارد، مسئله عمامه گذاری است که معلوم می شود از اهمّیت خاصّی برخوردار است، که باید مورد توجّه برادران اهل علم قرار گیرد. عمامه گذاشتن باعث تمرکز عمامه گذار شده و بهتر می تواند به وظایف روحانی خود بپردازد و نیز دیگران در او طمع نمی کنند و او را از ادامه درس باز نمی دارند، همچنین عظمت و شوکت حوزه های علمیه به آن است که عده قابل توجّهی در آن به وظایف حوزوی اشتغال داشته باشند، گذشته از آن که عمامه گذاشتن نیز آدمی را از کارهای نامناسب حفظ می کند.

کرامت آخوند ملاّ فتحعلی سلطان آبادی

مرحوم آیت اللَّه العظمی آقای اراکی از قول حاج شیخ ابراهیم صاحب زمانی نقل فرمودند: روزی خدمت مرحوم آخوند ملاّ فتحعلی سلطان آبادی رسیدم، ایشان به من فرمود: برویم ناهار بخوریم، به همراه ایشان برای صرف ناهار به منزل رفتیم، امّا مدت زیادی نشستیم، چیزی از داخل منزل برای صرف ناهار نیاوردند.

آقا پرسیدند: چه شده است؟ گفتند: امروز دیر به بازار رفتیم، نانوایی ها بسته بودند.(1) آقا به فرزندشان آقا باقر فرمودند: باقر برو بیرون از منزل، بلکه نانی گیر بیاوری. او بلافاصله از منزل خارج شد و چیزی نگذشت که با یک بغل نان وارد منزل گردید و گفت: وقتی به کوچه رفتم، کسی به نزد من آمد و این نان ها را داد.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه