روزنه هایی از عالم غیب صفحه 273

صفحه 273

1- 185. مقصود کسانی بوده که از گوشت انسان استفاده می کردند.

کردند و من جواب دادم. باز خدشه کردند، من جواب دادم. باز خدشه کردند، عاقبت از جواب عاجز شدم.

گفتند: دیگر چه داری؟ گفتم: چیزی ندارم و مأیوس شدم. آن گاه ملائکه گفتند: تو نزد ما دُرّ گران بهایی داری. گفتم: من دُرّی نداشتم.

گفتند: چرا! آن وقت که عدّه ای از گلپایگان برای زیارت به نجف اشرف می آمدند، تو شنیدی و خواستی نزد برخی از تجّار بروی و مقداری کمک مالی بگیری، رفتی که مرکبی کرایه کنی نتوانستی، زیرا کرایه آن را نداشتی و گفتی پیاده می روم، وقتی پیاده می رفتی خار به پایت فرو رفت و عاجز شدی و نشستی و گفتی: من که درس و بحث خوبی دارم، چطور باید پولی نداشته باشم که بتوانم مرکبی کرایه کنم؟! بعد به فکرت رسید این چه حرفی بود من زدم و پشیمان شدی و گفتی: الحمد للَّه رب العالمین. این الحمد للَّه همان دُرّی است که نزد ما محفوظ مانده است و همین نیز به درد تو می خورد!

مرحوم آیت اللَّه العظمی اراکی فرمودند: مرحوم حاج شیخ عبد اللَّه گلپایگانی از بهترین شاگردان مرحوم آخوند بود، و مرحوم حاج شیخ، گاه در وصف او می فرمود: در میان اهل بحث ما (یعنی مرحوم آقای نایینی و حاج شیخ و اصفهانی)(1) مثل و مانند نداشتند.

مؤلّف گوید: این گونه داستان ها نباید موجب یاس و ناامیدی گردد، زیرا درجات افراد و مراتب اخلاص مختلف است و هر کسی را مطابق معرفت او جزا و پاداش می دهند. خوبی این داستان ها از این جهت است که انسان هر قدر هم به عمل بپردازد، مغرور به آن ها نشود و همیشه به فضل الهی امیدوار باشد و بس.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه