روزنه هایی از عالم غیب صفحه 313

صفحه 313

آیت اللَّه آقا شیخ مرتضی طالقانی

آیت اللَّه العظمی آقای بهجت فرمودند: در نجف اشرف آقای حاج شیخ مرتضی طالقانی به من فرمود: نامه ای برای شما آمده و در آن چنین آمده است. من از گفته ایشان با این که از آن اطّلاعی نداشت، تعجّب کردم. و نیز شیخی در حضور ایشان بود، ایشان در مورد او فرمود: خبر مرگ او فردا منتشر می شود و همین طور هم شد.

و نیز دو ساعت قبل از فوت خود، پیش ایشان بودم. برای ایشان تختی آورده بودند که وی را به منزل انتقال دهند، وقتی چشم ایشان به تخت افتاد فرمود: قضی الامر! کار من تمام شده و به این جاها نمی کشد و همان طور شد.

مرحوم آیت اللَّه آقای حاج شیخ کاظم شیرازی

و نیز فرمودند: آقای حاج شیخ کاظم شیرازی(1) به اهل و عیال خود فرموده بود مثل این که ما داریم نجس می خوریم وقتی آنان سر به خمره آب می زنند می بینند در آن موش افتاده است.

مرحوم ملاّ فتحعلی سلطان آبادی

و نیز آیت اللَّه العظمی آقای بهجت فرمودند: زن و مردی بچه دار نمی شدند، به سامرّا رفتند، زن می خواست نزد آخوند ملاّ فتحعلی سلطان آبادی برود تا ایشان دعا کند بچه دار شود، شوهرش مخالف بود و بالاخره زن نزد آخوند رفت و اظهار داشت: دوازده سال است که بچه دار نشدیم، شما عنایتی و دعایی بفرمایید. ایشان فرمود: با وجود این دو امام بزرگوار (یعنی امام هادی و امام عسکری علیهما السلام) مناسب نیست من اقدام کنم، شما از آن بزرگواران بخواهید. زن دوباره گفت، آخوند هم

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه