روزنه هایی از عالم غیب صفحه 392

صفحه 392

* * *

و فرمودند: آقای شیخ آقا بزرگ می نویسد: مرحوم شریعت اصفهانی فرمود: من نیاز به کتابی داشتم که آقا شیخ محمّدحسین کاظمی آن را داشت و عصری نزدیک قبر شیخ خضر شلاّل رسیدم و سوره یس و فاتحه ای خواندم و بعد برگشتم در منزل آقای کاظمی را زدم کسی در را باز نکرد، دوباره در زدم دیدم ایشان آمد در را باز کرد و همان کتابی را که من می خواستم از او بگیرم، آورده و عذرخواهی می کند که نتوانست در بار اوّل در را باز کند به جهت آن که مشغول جستجوی کتاب بوده است. گفتم: من که هنوز به شما نگفته بودم که به دنبال چه آمدم، شما از کجا دانستید؟! فرمود: خواب بودم شیخ خضر شلاّل به خوابم آمد و فرمود: فلانی حالا می آید و از شما فلان کتاب را می خواهد. من وقتی در را زدید رفتم کتاب برداشتم و آوردم.

آیت اللَّه شبیری فرمودند: من این قضیه را از برخی از افراد دیگر هم شنیده ام. و شیخ خضر شلاّل از معاصرین صاحب جواهر بوده است.

* * *

و فرمودند: مرحوم ملاّ آقا دربندی صاحب کتاب اسرار الشهاده، خودرا ازمرحوم شیخ انصاری اعلم می دانسته، در نجف اشرف به شیخ برمی خورد و قسم می خورد که من از شما اعلم هستم. شیخ می فرماید: قسم را منکر آن باید بخورد، نه شما.

* * *

قسمت چهارم

و فرمودند: پدرم از مرحوم آقای بروجردی نقل کردند: از تهران برای علمای نجف نوشتند که مظفر الدین شاه مکرّر قرض می گیرد و به اروپا امتیاز می دهد و به آنجا سفر می کند و فقر و تنگدستی در جامعه بیشتر می شود، باید علما اختیارات او را محدود کنند. با این خواسته همه علما حتی سید کاظم یزدی موافقت کردند، ولی چندی بعد نامه ای از مرحوم حاج شیخ فضل اللَّه نوری آمد که قرار است مجلسی

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه