روزنه هایی از عالم غیب صفحه 49

صفحه 49

1- 37. از علما و مدرسان حوزه علمیه قم.

این بود که خدمت حضرت ولی عصر - ارواحنا فداه - تشرّف پیدا کنم و از ایشان برای امرار معاش سرمایه بگیرم. یک سال بدین منوال گذشت، به من گفته شد: در مغازه فلانی که سیب زمینی و پیازفروش است برو، رفتم دیدم آقا کنار او نشسته و صحبت می کند و آن مرد هم به صحبت های آن حضرت گوش می دهد، ولی در عین حال به کار خود مشغول است. من مضمون صحبت ها را نمی شنیدم، ولی ناظر بودم و نمی توانستم جلو بروم، تا آن حضرت به من نگاه کردند و جلو رفتم و یک ریال به من دادند، عرض کردم: این کم است، یک ریال را پس گرفتند و دیگر چیزی ندیدم، از آن مرد پرسیدم: این آقا را می شناختی؟ نگاهی به من کرد و چیزی نگفت، دانستم او را می شناسد. گفتم: چه وقت ها او را می بینی؟ گفت: هر وقت دلم بگیرد، ایشان این جا تشریف می آورند و با من صحبت می کنند. یک سال دیگر همان کار را ادامه دادم، باز به من همان مغازه آدرس داده شد و این بار به همان کیفیت آن حضرت را دیدم و ایشان یک ریال به من دادند و من آن را گرفتم و سرمایه خودم قرار دادم.

برادرزاده آیت اللَّه سید محمّد فشارکی

مقام معظّم رهبری - مدّ ظلّه العالی - فرمودند: مرحوم آیت اللَّه آقای حاج شیخ مرتضی حائری رحمه الله از مرحوم حاج سید حسین حائری نقل کردند: من در کرمانشاه بودم، یکی از علما که در علوم غریبه وارد بود به کرمانشاه آمده و سکونت کرده بود، من پیش ایشان رفتم و از امام عصر - ارواحنا فداه - پرسیدم: شما فی الجمله می توانید از ایشان اطلاعی بدهید؟ گفت: امام عصر - ارواحنا فداه - به روضه شما خواهد آمد، آن روزی که همه روضه خوان ها از حضرت مهدی - ارواحنا فداه - صحبت می کنند، آن

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه