روزنه هایی از عالم غیب صفحه 69

صفحه 69

حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام بودم، دیدم یک نفر دست شخصی را گرفته به طرف حرم می آیند، تا آن که روبروی حرم مبارک رسیدند. یکی از آنان به دیگری گفت: بگو به ابوالفضل که من به تو بدهکار نیستم. آن مرد نیز قسم خورد که من به تو بدهکار نیستم. شخص طلب کار بدون آن که چیزی بگوید، از حرم خارج شد و رفت. شخصی که قسم خورده بود، در آن جا ایستاده بود که ناگهان شکم او باد کرد و بر زمین افتاد، خادمان حرم او را به سرعت از حرم خارج ساختند.

شفای کور به عنایت حضرت رضاعلیه السلام

مرحوم حجّت الاسلام آقای مجد، پدر مرحوم آقای شیخ مرتضی زاهد(1) کرامتی از حضرت رضاعلیه السلام در سفرنامه(2) خود می نویسد که حاصل آن بدین شرح می باشد: در سفری که به مشهد مقدّس مشرّف می شدم، ملاحظه کردم آقا سید ریحان اللَّه مجتهد بروجردی(3) نیز با جماعتی از اهل تهران و بروجرد پیاده عازم مشهد بودند. در جمع آنان یکی از اعیان بروجرد که از هر دو چشم نابینا شده بود، در حالی دیده می شد که مردی دستش را گرفته و او با پای پیاده به سوی مشهد حرکت می کرد و تخت روانِ(4) او را در حالی که خالی بود، پیش روی او می بردند.

متعجب شدم، پیش رفته سؤال کردم که: این شخص با این که کور است چرا روی تخت روان نمی نشیند؟! گفتند: او نذر کرده است پیاده به مشهد مشرّف شود، تا از حضرت رضا - علیه آلاف التحیه والثناء - شفای چشم خود را بگیرد.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه