روزنه هایی از عالم غیب صفحه 92

صفحه 92

1- 72. صاحب تألیفات متعدّد از جمله «رساله الثقلین» که در مصر چاپ شد.

زن دست آن جوان را گرفت و گفت: سیدنا ممنون! و از حرم بیرون رفت. من عقب آن ها راه افتاده و از زن قضیه را سؤال نمودم، آن زن گفت: چند روزی بود که جوانم گم شده بود و دشمنان زیادی هم داشت. خیلی ناراحت بودم، پیش حضرت آمدم و خواست خویش را عرض کردم، صدایی شنیدم که فرمودند: فرزندت را در میان صحن آوردیم. من هم به ایشان عرض کردم: دوباره نفرمایید که من نگفتم، به سوی صحن رفتم جوانم را یافتم. از او سؤال کردم: کجا بودی؟! گفت: در دست دشمنان گرفتار بودم، ناگهان آن ها فرار کردند و مرا وا گذاردند و من با خیالی آسوده به حرم آمدم.

شفای زخم به عنایت امام حسین علیه السلام

مرحوم حجّه الاسلام سقازاده واعظ تبریزی یک روز در ماه رمضان 1378 ه. ق در منبر قضیه ای را نقل نمودند و من از ایشان خواهش کردم که آن را بنویسند، ایشان هم قبول فرمودند. هم اکنون خلاصه نوشته خود آن مرحوم را در این جا ذکر می کنم: شمس الدین سقازاده فرزند بنده، از دو سالگی در اثر آلوده بودن سوزن آبله کوب، زخمی چرکین در بالای بازویش پیدا شد. تدریجاً به ناحیه بیخ گوش راست او سرایت کرده و غدد زیادی در اطراف آن زخم دیده شد، آن زخم در حال خواب خارش زیادی داشت به طوری که بچّه با ناخن های خود پوست زخم را می کَند و احیاناً خون هم از آن جاری می شد. لذا ما مجبور بودیم که دست های طفل را ببندیم.

حالت عمومی کودک به حدّی رقّت آور بود که مردم از مشاهده این بچه متأثّر می شدند. اغلب اطبّای متخصّص از معالجه آن عاجز مانده بودند، تا این که در سال 1375 ه. ق، با خانواده به زیارت عتبات مقدسه مشرّف شدیم. دست کودک را

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه