- شرح حال مؤلّف کتاب نام و نسب و خاندان مؤلّف 5
- کلمات علما در بارۀ مؤلّف 7
- اجازۀ علاّمۀ مجلسی به مؤلّف 10
- اساتید مؤلّف 11
- شاگردان مؤلّف 11
- مؤلّفات مترجم 11
- اشعار مؤلّف 13
- وفات مؤلّف و مزار ایشان 17
- اشاره 41
- تحقیق 64
- تنبیه 66
- اشاره 80
- اشاره 81
- تنبیه 86
- اشاره 101
- سند دوّم: در بیان آیۀ مودّت 101
- تنبیه 113
- سند سیّم: در بیان سورۀ مبارکۀ کوثر 120
- سند چهارم: دربیان آیۀ وإنّه لذکر لک ولقومک وسوف تسألون 136
- سند هفتم: در بیان آیۀ (وآت ذا القربی حقّه) 158
- سند هشتم: در بیان صلوات بر آل محمّد 159
- سند دهم: در ثواب احسان به سادات 164
- سند دوازدهم: در بیان حدیث نظر به آل محمّد علیهم السلام 180
- سند چهاردهم: در بیان تحیت و سلام بر ذرّیه 183
- سند پانزدهم: در بیان تقدّم هاشمی در جمیع امور 184
- سند هفدهم: در استدلال بر اینکه سادات اولاد و ذرّیۀ پیغمبرند 226
- سند هیجدهم: در فرق بین آل و عترت و امّت 244
- سند نوزدهم: در تفسیر آیۀ (ومنهم ظالم) 317
- سند بیست و یکم: در اینکه آل اعم است از اهل بیت در اکثر استعمال 319
- سند بیست و دوّم: در اینکه اولاد فاطمه علیها السلام اهل رعایت و ائمّه و پیشوایان اند 322
- سند بیست و سیّم: ثواب شهادت در راه اهل بیت 323
- سند بیست و پنجم: در بیان اینکه ذریۀ ائمه پشت سر آنها می باشند 328
- سند بیست و ششم: در توجیه حدیث مشکل فعل وهو فاعل 329
- سند بیست و هفتم: تحریم بهشت بر ظالمین اهل بیت 331
- سند سی ام: در تفسیر آیۀ (ومن یقترف حسنه) 340
- سند سی و سیّم: توصیۀ پیغمبر صلی الله علیه و آله راجع به اهل بیت 347
- سند سی و چهارم: ذرّیۀ حضرت رسول افضل است از جمیع ذرّیات انبیاء 350
- سند سی و پنجم: نظام عالم بوجود اهل بیت قائم است 353
- سند سی و ششم: در بیان استجابت دعای ذرّیه پیغمبر 354
- سند سی و هشتم: شفاعت حضرت فاطمه علیها السلام برای محبّین آن حضرت 363
- سند سی و نهم: وجوب رعایت حرمت حضرت فاطمه علیها السلام 364
- سند چهلم: آمرزش گناه ذرّیۀ اهل بیت 365
- سند چهل و یکم: در بیان حرمات اللّه 366
- سند چهل و دوّم: اهل بیت امانند برای اهل زمین 367
- سند چهل و سیم: مثل اهل بیت مثل کشتی نوح است 368
- سند چهل و چهارم: اهل بیت در آخرت معذّب نخواهند شد 369
- سند چهل و پنجم: فرزندان حضرت فاطمه علیها السلام معذّب نخواهند بود 370
- سند چهل و ششم: اهل بیت سبب نجات اند 370
- سند چهل و هشتم: وجوب خیر خواهی نسبت به اهل بیت پیغمبر 371
- سند چهل و هفتم: حرام بودن بهشت برای ظالمین اهل بیت 371
- سند چهل و نهم: حرمت سادات از نسل حضرت علی علیه السلام 372
- سند پنجاه و یکم: برتری اهل بیت بر دیگران 377
- سند پنجاهم: سادات از ذرّیۀ حضرت علی علیه السلام می باشند 377
- سند پنجاه و چهارم: در بیان مقامات ذرّیه در محشر 385
- سند پنجاه و پنجم: ثواب احسان به ذرّیۀ پیغمبر صلی الله علیه و آله 387
- سند پنجاه و هفتم: هر سبب و نسب منقطع است مگر سبب ونسب پیغمبر صلی الله علیه و آله 390
- سند پنجاه و نهم: نسب پیغمبر صلی الله علیه و آله مثل نسب دیگران نیست 391
- سند شصتم: ثواب ادخال سرور بر ذرّیه 392
- سند شصت و یکم: خویشاوندی پیغمبر صلی الله علیه و آله نفع می رساند 394
سند بیستم: در بیان معنی آل محمّد صلی الله علیه و آله
در کتاب معانی الأخبار ابن بابویه - رحمه اللّه علیه - در باب معنی آل و اهل و عترت و امّت، آوده است به این عبارت: أبی رحمه الله قال: حدّثنا سعد بن عبداللّه، عن محمّد بن الحسن، عن جعفر بن بشیر، عن الحسین بن أبی العلاء، عن عبداللّه بن میسره، قال: قلت لأبی عبداللّه علیه السلام: إنّا نقول: اللّهمّ صلّ علی محمد وأهل بیته، فیقول قوم: نحن آل محمّد، فقال علیه السلام: إنّما آل محمّد من حرّم اللّه تعالی علی محمّد صلی الله علیه و آله نکاحه(1).
یعنی: عبداللّه بن میسر گفت: عرض کردم خدمت حضرت ابی عبداللّه جعفر بن محمّد الصادق صلوات اللّه علیه: ما می گوئیم اللّهمّ صلّ علی محمّد وأهل بیته، پس می گویند جماعتی که ما آل محمّدیم، پس فرمود آن حضرت علیه السلام که:
منحصر است آل محمّد در کسی که حرام گردانیده باشد خدای تعالی بر حضرت رسول صلی الله علیه و آله نکاح او را، یعنی: تزویج در میان او و حضرت رسول صلی الله علیه و آله حرام باشد به سبب ولادت، مثل ساداتی که از اولاد حضرت فاطمه علیها السلام باشند تا روز قیامت.
سند بیست و یکم: در اینکه آل اعم است از اهل بیت در اکثر استعمال
من کتاب معانی الأخبار: حدّثنا محمّد بن الحسن رحمه الله، قال: حدّثنا محمّد بن یحیی العطّار، عن محمّد بن أحمد بن إبراهیم بن إسحاق، عن محمّد بن سلیمان الدیلمی، عن أبیه، قال: قلت لأبی عبداللّه علیه السلام: جعلت فداک من الآل، فقال: ذرّیه محمّد صلی الله علیه و آله، قال: قلت: فمن الأهل؟ قال علیه السلام: الإئمّه علیهم السلام، فقلت: قوله عزّوجلّ
1- (1) معانی الأخبار شیخ صدوق ص 93-94 ح 1.