- سند شصت و دوّم: ثواب صلۀ رحم 1
- سند شصت و سوّم: اوّلین شفاعت پیغمبر صلی الله علیه و آله برای اهل بیت خود 10
- سند شصت و هفتم: تعمیم حکم نسبت بجمیع ذرّیه در حدیث سّد ابواب 25
- سند شصت و هشتم: ادامۀ بحث حدیث سدّ ابواب 27
- سند شصت و نهم: توجیه حدیث حرمت جنب در مسجد 28
- سند هفتادم: وجوب رعایت حقوق آل محمّد صلی الله علیه و آله 31
- سند هفتاد و یکم: خداوند نمی آمرزد ظالمان آل محمّد را 32
- سند هفتاد و سوّم: وجوب اکرام ذرّیۀ پیغمبر صلی الله علیه و آله 34
- سند هفتاد و چهارم: تحقیق در بارۀ حدیث «إنّ فاطمه أحصنت فرجها» 38
- سند هفتاد و هفتم: در اینکه در هر پشت ذرّیه جماعتی عدولند 44
- سند هفتاد و هشتم: وجوب محبّت اهل بیت 47
- سند هفتاد و نهم: در بیان فضیلت بنی هاشم 49
- سند هشتاد و یکم: اهل بیت افضل صحابه وجمیع مردم 53
- سند هشتاد و دوّم: تقدّم بنی هاشم در عمّال صدقات وخیرات 55
- سند هشتاد و سوّم: حرمت صدقه بر بنی هاشم 59
- سند هشتاد و چهارم: اوّل بهشتی از بنی هاشم است 64
- سند هشتاد و پنجم: امتیازات بنی هاشم بر دیگران 64
- سند هشتاد و هفتم: امتیاز قرشی بر دیگران 67
- سند هشتاد و ششم: بدان قریش بهترند از بدان مردم 67
- سند هشتاد و هشتم: خداوند خوار می کند کسی که قریش را خوار کند 68
- سند نودم: محبّت و احسان نمودن به اهل بیت 74
- سند نود و دوّم: صاحب امر و اختیار قریش اند 86
- سند نود و یکم: فرمان برداری از قریش 86
- سند نود و ششم: در بیان حدیث آل محمّد خیر البریه 107
- سند نود و هشتم: ذرّیه با ائمّه در جنّت در مکان واحد خواهند بود 110
- سند نود و نهم: وجوب اعطاء حقّ آل محمّد علیهم السلام 118
- سند صدم: دعای پیغمبر صلی الله علیه و آله در حقّ ذرّیه 118
- سند صد و یکم: احسان به اهل بیت باعث طول عمر می شود 120
- سند صد و دوّم: تقدیم ذرّیه بر اقارب 127
- اشاره 162
- سند صد و سوّم: نتیجۀ خوبی احسان به سادات 162
- فذلکه 187
- اشاره 218
- سند دوّم: قبولی اعمال با محبّت علی علیه السلام 220
- سند سوّم: فضائل حضرت علی علیه السلام 223
- سند چهارم: حسنه حبّ اهل بیت علیهم السلام وسیئه بغض آنها 226
- سند پنجم: سؤال در روز قیامت از چهار چیز 227
- سند ششم: ایمان مقرون با محبّت اهل بیت علیهم السلام است 228
- سند هفتم: مقرون بودن ایمان با ولایت اهل بیت علیهم السلام 231
- سند هشتم: محبّت قریش محبّت خداست 233
- سند نهم: شفاعت برای محبّین اهل بیت علیهم السلام 233
- سند دهم: محبّت اهل بیت محبّت رسول اللّه صلی الله علیه و آله است 234
- سند یازدهم: ورود اهل بیت بر حوض کوثر 235
- سند سیزدهم: دوست داشتن اهل بیت از راه دور 236
- سند دوازدهم: حبّ و بغض اهل بیت علامت ایمان ونفاق است 236
- سند چهاردهم: ترجیح محبّت اهل بیت بر محبّت خویشان خود 237
- اشاره 248
- تنبیه: در جمع اخبار متنافیه در بارۀ ذرّیه 271
- سند شانزدهم: شفاعت برای اکرام کنندگان اهل بیت 279
- سند هفدهم: بشارت به محبّین اهل بیت 280
- سند نوزدهم: نفع محبّت ذرّیه در هفت موضع 281
- سند هجدهم: فرشتگان بر محبّین اهل بیت درود می فرستند 281
- سند بیستم: مبادرت به محبّت اهل بیت 282
- سند بیست و یکم: دوست داشتن محبّین اهل بیت علیهم السلام 284
- سند بیست و دوّم: اوّل سؤال روز قیامت از محبّت اهل بیت علیهم السلام 285
- سند بیست و چهارم: محبّت ورزیدن به جمیع اهل بیت علیهم السلام 286
- سند بیست و ششم: برکات موت با حبّ آل محمّد علیهم السلام 290
- سند بیست و هفتم: محبّت اهل بیت علیهم السلام به قلب وید و لسان 292
- اشاره 298
- سند سوّم: حبّ اهل بیت علیهم السلام علامت حلال زادگی 300
- سند چهارم: معاند اهل بیت علیهم السلام خارج از اسلام است 301
- سند پنجم: علامات ولد الزنا 302
- سند ششم: دشمنان اهل بیت علیهم السلام از علج می باشند 303
- سند هشتم: بغض اهل بیت علیهم السلام نشان منافق است 306
- سند دهم: حرمت بهشت بر دشمنان اهل بیت علیهم السلام 307
- سند نهم: شناخت منافقین به عداوت اهل بیت علیهم السلام 307
- سند دوازدهم: غضب خداوند بر قاتلان اهل بیت علیهم السلام 308
- سند یازدهم: ظالمان اهل بیت علیهم السلام در قعر جهنّم 308
- سند سیزدهم: بغض بنی هاشم نفاق است 309
- سند چهاردهم: مبغض اهل بیت علیهم السلام داخل جهنّم می شود 313
- سند پانزدهم: عبادت با بغض اهل بیت علیهم السلام قبول نمی شود 314
- سند شانزدهم: مبغض اهل بیت علیهم السلام منافق است 314
- سند هفدهم: شدّت غضب خداوند بر اذیّت کنندگان اهل بیت علیهم السلام 315
- سند هیجدهم: مبغض حضرت فاطمه علیها السلام اهل جهنّم است 315
- سند بیست و یکم: طریق شناخت منافقین 330
- سند بیست و دوّم: بغض علی علیه السلام وبنی هاشم کفر ونفاق است 330
- سند بیست و سوّم: شفاعت شامل اذیت کنندگان عترت نمی شود 331
- اشاره 333
- اشاره 371
- تذنیب: در خارج و داخل شدن در نسب 380
- در ذکر اجازات جدّ مؤلّف 382
- اجازۀ میرداماد به میر سید احمد عاملی 383
- الإجازه الثانیه: اجازۀ دوّم میرداماد به میر سید احمد عاملی 386
- ما کتب علی بعض تصانیفه رحمه الله 387
- إجازه اخری کتبها شیخنا البهائی للسید میر أحمد العاملی 388
- سلسله نسب مادری مؤلّف 389
- سلسله نسب جدّۀ امّی مؤلّف 389
سند پانزدهم: اهل بیت علیهم السلام خون و رگ رسول اللّه اند علیهما السلام
اشاره
ابن شهرآشوب صاحب کتاب معالم العلماء در کتاب مناقب خود نقل نموده:
جاء أبوحنیفه إلیه لیسمع منه، وخرج أبو عبداللّه علیه السلام یتوکّأ علی عصا، فقال له أبوحنیفه: یابن رسول اللّه ما بلغت من السنّ ما تحتاج معه إلی العصا، قال: هو کذلک ولکنّها عصا رسول اللّه صلی الله علیه و آله أردت التبرّک بها، فوثب أبوحنیفه إلیه، وقال له:
اقبّلها یابن رسول اللّه، فحسر أبو عبداللّه علیه السلام عن ذراعه وقال له: لقد علمت أنّ هذا من بشر رسول اللّه صلی الله علیه و آله، وانّ هذا من شعره فما قبّلته وتقبّل عصا(1).
یعنی: آمد ابو حنیفه نزد حضرت امام جعفر صادق علیه السلام تا آن که از آن حضرت بشنود حدیثی چند، و بیرون آمد آن حضرت از مسکن خود تکیه بر عصا فرموده، پس گفت به آن حضرت ابو حنیفه: یابن رسول اللّه نرسیده ای به مرتبۀ در سن که محتاج باشی به آن مرتبه به عصا، حضرت علیه السلام فرمودند: آنچه گفتی چنین است، لیکن این عصا عصای رسول اللّه صلی الله علیه و آله است، ارادۀ تبرّک نموده ام به آن.
پس جست ابو حنیفه به جانب آن حضرت، و گفت مر آن حضرت را: ببوسم این عصا را یابن رسول اللّه، پس باز کرد آن مشکات نور ذراع مبارک را و دست برد از ید بیضا نموده، گفت مر آن فرعون زمان خود را: به تحقیق که دانسته ای این را که این پوست و موی ذراع من از پوست و موی رسول اللّه صلی الله علیه و آله مزروع و روئیده شده است، چون من بضعه و جزوی از آن حضرتم، پس از غایت کور باطنی، و نهایت بی بصیرتی ای عاصی اقبال به عصای جماد کرده تقبیل این ید جواد را منظور نمی داری.
1- (1) مناقب ابن شهرآشوب 341:11-342.