دروس حوزه علمیه جدید پایه 1 صفحه 1082

صفحه 1082

1- امر است از تُأحْبِبُ ما خواستیم از تُأحْبِبُ صیغه امر حاضر بنا کنیم تاء که حرف مضارع بود از اولش انداختیم نظر کردیم بما بعد حرف مضارع بعد حرف مضارع متحرک بود اکتفاء بحرکت او کرده حرکت آخر بوقفی افتاد اَحبِبْ شد کسره باء اول را بما قبل دادند التقاء ساکنین شد میانه دو باء جایز است باء دوم را فتحه بدهیم اَحَبَّ بگویم زیرا که فتحه اخفّ حرکات است و جایز است کسره دهیم أحبِّ گوئیم زیرا که اذا التقی السّاکنان حُرّکَ بالکسر یعنی وقتی که دو ساکن بهم رسیدند حرکت میدهند بکسره و جایز است اَحْبِبْ بگوییم بفک ادغام یعنی دوست بدار ای مرد حاضر الان.

و در ءَامَنَ قلب به الف کردند و در اُومِنَ قلب به واو کردند - چنانچه در ما تقدّم گذشت - و در یُؤْمِنُ و مُؤْمِنٌ قلب همزه بواو جایز است امر حاضر امِنْ امِنا امِنُوا ، نون ثقیله امِنَنَّ (1)امِنانِّ امِنُنَّ تا آخر ، نون خفیفه امِنَنْ امِنُنْ امِنِنْ ، اسم فاعل مُؤْمِنٌ ، اسم مفعول مُؤْمَنٌ.

باب تفعیل

معانی باب تفعیل

-2

این باب برای تکثیر بود چون فُتِحَ الْبابُ و فُتِّحَتِ الأَبْوابُ و ماتَ الْأِبِلُ و مَوَّتَتِ الأبالُ. و از برای مبالغه نیز آید چون صَرَحَ هویدا شد صَرَّحَ نیک هویدا شد. و از برای تعدیه آید چون فَرِحَ زَیْدٌ و فَرَّحْتُهُ.

و از برای نسبت آید چون فَسَّقْتُهُ و کَفَّرْتُهُ یعنی او را نسبت دادم به فسق و نسبت دادم به کفر.

و مصدر این باب بر وزن تفعیل آید و بر وزن فِعّال نیز آید چون کَذّبُوا بایاتِنا کِذّاباً و بر وزن تَفْعِلَه و فَعال هم می آید چون تَبْصِرَهً و سَلاماً و کَلاماً (3)و وَداعاً. و صحیح و مثال و اجوف و مضاعف این باب بر یک قیاس است.

[شماره صفحه واقعی : 71]

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه