دروس حوزه علمیه جدید پایه 1 صفحه 1084

صفحه 1084

1- ثَنِّ امر است از تُثَنّی ما خواستیم از تثنی صیغه امر حاضر بنا کنیم تاء که حرف مضارع بود از اولش انداختیم نظر کردیم بما بعد حرف مضارع متحرک بود اکتفاء بحرکت او کرده آخرش را بصورت جزم در آوردیم یاء افتاد ثَنِّ شد.

2- در اصل یُرامی بود لاء ناهیه بر سرش داخل شد لفظاً و معنیً عمل کرد اما لفظا عمل کرد یاء را انداخت لایِرامِ شد و معنیً عمل کرد طلب ترک فعل کرد از یک مرد غایب یعنی باید تیر نیندازد یک مرد غایب الان یا در زمان آینده

مضاعف

«المُحابَّه وَالْحِباب : با یکدیگر دوستی کردن» حابَّ یُحابُّ مجهولان حُوبَّ یُحابُّ اصل معلوم یُحابِبُ و اصل مجهول یُحابَبُ بود بعد از ادغام هر دو یکسان شدند مگر در جمع مؤنث غایب و خطاب چون یُحابِبْنَ و تُحابِبْنَ و همچنین اسم فاعل و مفعول بر یک صورتند در لفظ ، چون مُحابٌّ لکن در تقدیر مختلفند اصل فاعل مُحابِبٌ واصل مفعول مُحابَبٌ بود امر حاضر حابَّ حابِّ حابِبْ نهی لا یُحابَّ (1)لا یُحابِّ لا یُحابِبْ.

باب افتِعال

معانی باب افتعال

این باب برای مطاوعه فَعَلَ است ؛ چون جَمَعْتُهُ فَاجْتَمَعَ و نَشَرْتُهُ فَانْتَشَرَ و معنی مطاوعه آن است که آن چیز آن فعل را قبول کند و ممتنع نشود ، چون «کَسَرْتُ الْکُوزَ فانْکَسَرَ» یعنی شکستم من کوزه را پس او قبول شکستن کرد. و شاید که بین اثنین باشد چون باب تَفاعُل چون «اِخْتَصَمَ زَیْدٌ وعَمْروٌ» و به معنی فَعَلَ باشد چون «جَذَبَ فَاجْتَذَبَ».

[شماره صفحه واقعی : 73]

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه