شناخت نامه حضرت خدیجه علیها السلام جلد 2 صفحه 247

صفحه 247

رهسپار شد.

آن بانوی بزرگوار می گوید: من دیگر با تنهایی خو گرفته بودم. از این روی، هنگامی که شب فرا می رسید، سرم را می پوشانیدم و پرده ها را می انداختم و پس از نماز و بستن در خانه، چراغ را خاموش می کردم و در بستر خود می آرمیدم.

آن شب میان خواب و بیداری بودم که ناگهان پیامبر محبوب، در خانه را به صدا درآورد. گفتم: «کوبندۀ در خانه کیست که جز محمّد(صلی الله علیه و آله) آن را نمی کوبد؟»

پیامبر(صلی الله علیه و آله) با نوای دل نشین و لحن آرام بخش و زیبایش فرمود: «خدیجه، منم محمّد. در را باز کن.» در اوج شادمانی از آمدن پیامبر(صلی الله علیه و آله)، برخاستم و در را گشودم و پیامبر(صلی الله علیه و آله) وارد شد. بنای آن حضرت این بود که هر گاه به خانه وارد می شد، ظرف آب می خواست و وضو می گرفت و به اختصار دو رکعت نماز می خواند. سپس به بستر می رفت. امّا آن شب، آب نخواست و آمادۀ نماز نشد. بازوی مرا گرفت و به بستر خود برد.

آن گاه خدیجه علیها السلام سوگند یاد می کند: «به خدایی که آسمان بلند را برافراشت و آب را از زمین جوشاند و جاری ساخت، آن شب هنوز پیامبر خدا از من دور نشده بود که نور فاطمه را در رحم خود یافتم و سنگینی حمل را احساس کردم.»(1)

ولادت حضرت زهرا علیها السلام و احترام بانوان بزرگ به خدیجه علیها السلام

شیخ صدوق در کتاب امالی، به سند خود از مفضل بن عمر چنین باز می گوید:

از امام جعفر صادق7 پرسیدم: «ولادت فاطمه علیها السلام چگونه انجام شد؟» در پاسخ فرمود: «هنگامی که خدیجه با رسول خدا ازدواج کرد، زنان مکّه [از سر عناد با اسلام] از خدیجه دوری می کردند؛ به خانۀ او نمی رفتند؛ به او سلام نمی دادند و نمی گذاشتند زنی با خدیجه دیدار کند. از این روی، وحشت و هراس بر خدیجه روی آورد و از این که مبادا به رسول خدا آسیبی برسانند. سخت غمگین و بی تاب شد. هنگامی که خدیجه، فاطمه را باردار شد، فاطمه در رحم مادر با او سخن می گفت و در فراز و نشیب ها، او را به پایداری و شکیبایی فرا


1- . مجلسی، محمّدباقر، بحار الأنوار، ج 16، ص 79 - 80.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه