شناخت نامه حضرت خدیجه علیها السلام جلد 2 صفحه 312

صفحه 312

رسول خدا(صلی الله علیه و آله) _ را نزد خود راه داده و به آنان منصب و مقام می دهند و در عوض، یاران و صحابه واقعی ایشان را طرد و تبعید کرده و یا دستور قتل آنان را صادر می کنند؛ در جواب، پیامبری را معرّفی کنند که به مراتب از خلفایش پراشتباه تر و به دنیا متمایل تر است؛ پیامبری که نه تنها مصداق «ماینطق عن الهوی» نیست، بلکه پیوسته در تصمیم گیری ها اشتباه عمل می کند و برای موضع گیری ها و برخوردهای خود برابر افراد، اعتباری قائل نیست و دائم می گوید: «من فردی مانند شما هستم که ممکن است در جذب و یا طرد افراد و قضاوت در بارۀ آنان اشتباه کرده باشم!» آنان این گونه پیامبری را به پیروان خودشان معرّفی کرده اند، اما حاشا و کلّا! اگر آیات قرآن و روایات وارده از ائمّۀ اطهار7 _ در تبیین مقام و شخصیت رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله) نبود و برای شناخت آن حضرت _ فقط به تعاریف دشمنان درجۀ یک ایشان، یعنی کفار قریش و یهودیان ساکن در مدینه و مسیحیان نجران و دیگر دشمنان اکتفا می شد؛ در شناخت عظمت وجودی ایشان و مبرّا بودن ساحت مقدّسشان از بافته های منافقان، کفایت می کرد.

پس ملاحظه می کنید که این روش، یعنی پایین آوردن مقام بزرگان دین در انظار مردم، برای رسیدن به اهداف شوم و پلیدی که در دستور کار خود داشتند، شگرد آنان بود؛ شگردی که به واسطۀ آن، فقط خدا می داند، چقدر مردم را از وصول به حقیقت، دور و سمت آنان جذب نمود.

نسبت چهل ساله بودن حضرت خدیجه علیها السلام، به هنگام ازدواج با رسول خدا(صلی الله علیه و آله) و هم چنین بیوه بودن ایشان نیز از نتایج همین شگرد منافقین است. اما این تهمت، با واقعیّت زندگیِ حضرت خدیجه علیها السلام فاصلۀ بسیاری دارد؛ زیرا اول این که این نسبت، با عقاید حقّه ناسازگاری و منافات دارد و دوم این که از لحاظ تاریخی نیز فاقد وجاهت و اعتبار کافی می باشد که در ادامه به تفصیل این دو می پردازیم.

ناسازگاری بیوه بودن حضرت خدیجه علیها السلام، با مبانی اعتقادی تشیّع

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه