عرفان اسلامی جلد 13 صفحه 473

صفحه 473

برای قبیلۀ آن مرد جنگی پیش آمد،آمادۀ کارزار شدند،آن مرد هم سلاح برداشته به میان قوم آمد،ناگهان سخن رسول خدا صلی الله علیه و آله به یادش آمد که فرمود:از خشم و غضب بپرهیز.

سلاح را گذاشت و به میان دشمن آمد و فریاد زد،از زخم و قتل و زدن اثر و سودی برای طرفین نیست،من بر ذمه می گیرم که از مال و منالم به شما بدهم،تا دست از درگیری بردارید،دشمن گفت:آنچه تو می گویی ما به آن سزاوارتریم،آن گاه هر دو قوم با هم آشتی کرده و آتش غضب بین آنان خاموش شد (1).

475-پس تو که باشی ؟

حکایت کنند که:یکی از رؤسای یونان بر غلام حکیمی افتخار نمود،غلام گفت:اگر موجب مفاخرت تو بر من این جامه های نیکوست که خویشتن را بدان آراسته ای،حسن و زینت در جامۀ است نه در تو و اگر موجب فضل تو این اسب را است که بر او نشسته ای، چابکی و فراهت در اسب است نه در تو و اگر فضل پدران است،صاحب فضل ایشان بوده اند نه تو و چون از این فضایل هیچ کدام حق تو نیست،اگر صاحب هر یکی حظّ خویش استرداد کند بلکه خود فضیلت هیچ کدام از او به تو انتقال نکرده است تا بر او حاجت افتد پس تو که باشی ؟ (2)

476-جهل

حکیمی نزد صاحب ثروتی بود که به زینت و تجمل و کثرت مال و عدّت مباهات نمودی،در اثنای محاوره خواست که آب دهن بیفکند از راست و چپ نگریست موضعی نیافت که آن را شاید بزاقی که در دهن جمع کرده بود به روی صاحب خانه افکند،


1- 1) -عرفان اسلامی:272/10.
2- 2) -عرفان اسلامی:276/10.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه