حج در آینه عرفان صفحه 127

صفحه 127

ای انسان! ای آدم! که خود را هم چون کرم خاکی گرفتار مشتی لجن شهوت و شکم کرده‌ای و به این خاطر خویش را از تمام فیوضات بی‌بهره ساخته‌ای، وقت آن شده که به سوی او حرکت کنی، آری به سوی او، به سوی بی‌نهایت، به سوی کرامت، به سوی عظمت، به سوی حقیقت، به سوی اللّه، آری میقات یعنی جایی‌که همه انبیا اشک ریختند و ائمه علیهم السلام سر تواضع به خاک سودند.

آری، در میقات و به وقت تلبیه در آن دو پارچه سپید، با تمام وجود، در حالی که سیل اشک از دیده‌ات جاری است با نوایی عاشقانه به پیشگاه محبوب بگو:

گر زشمعت چراغی افروزیم خرمن خویش را بدان سوزیم

در غمت دود از آن به عرش رسد آتشی کز درون برافروزیم

آفتاب جمال بر ما تاب زان که ما بی‌رخت سیه روزیم

تا ببینیم روی خوبت را از دو عالم دو دیده بردوزیم

مایه جان و دل براندازیم به زعشقت چه مایه اندوزیم

هم چو طفلان به مکتب عشقت ابجد عشق را بیاموزیم

در غم عشق اگر رود سر ما ای عراقی بیا که فیروزیم (1)

لباس احرام‌

آن گاه به لباس احرام و سایر البسه‌ها با دیده عقل نظر کن، ببین در سایر لباس‌ها در طول تاریخ از باب غرور و تکبر چه جنایت‌ها که بر بشر


1- 1. عشاقنامه، فخرالدین عراقی.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه