حج در آینه عرفان صفحه 206

صفحه 206

جان را زقید آب و گل آزاد کردی کز دام ارکان پرفشاند طایر جان

با آن دو دلبند پیمبر راز گفتی راز دلی با آن دو طفل ناز گفتی

یعنی به ابراهیم و قاسم باز گفتی از روزگار امت و حال پریشان

با آن دو طفل مصطفی هم راز گشتی نالان‌تر از آن دو سرو ناز گشتی

با مادر شیر خدا دمساز گشتی گفتی غم دل را به آن بانوی امکان‌

رجوع به وطن‌

چون در وطن بازآمدی ای جان هوشیار پیوسته نقش دیده دل کن رخ یار

عهد خدا را ای بنی‌آدم نگهدار مشکن تو عهد دوست را از امر شیطان

دایم کنید ای غافلان یاد از قیامت وز گیر و دار برزخ و روز ملامت

ریزید بر خط خطا اشک ندامت شویید زآب دیدگان اوراق عصیان‌

حج مشتاقان‌

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه