سلوک منتظران صفحه 9

صفحه 9

دعای عَبَرات

برای روشن شدن شدّت و نوع گرفتاری های امام عصر (عجل‌الله تعالی فرجه الشریف) خوب است به یکی از دعاهای ایشان به درگاه خداوند، اشاره کنیم که در آن از سوز انتظارِ وصف ناپذیر خود در رفع گرفتاری از مظلومان و مستضعفان و میزان تأثّرات قلبی خویش در زمان غیبت پرده برداشته اند. این دعا که به دعای «عبرات»ـ یعنی اشکهاـ معروف است،11 با این عبارت آغاز می شود: اللهمّ إنّی اَسْألُکَ یا راحِمَ العَبَراتِ و یا کاشِفَ الزَفَراتِ (الکُرُباتِ). خدایا، از تو درخواست می کنم؛ ای رحم کنند? اشک ها و ای رفع کنند? آه های بلند (گرفتاری ها). از آنجا که ابتدای دعا سخن از اشک و آه و گرفتاری است، می توان فهمید که ایشان دعا را با گریه و ناله شروع کرده اند. در اینجا عباراتی از این دعای سوزناک را به صورت پراکنده نقل می کنیم و دوستداران حضرت را به مطالع? متن کامل آن سفارش می نماییم. 12 إلهی اِنّ الأمرَ قد هالِ فَهَوِّنْهُ، و خَشُنَ فَأَلِنْهُ. و إنَّ القلوبَ کاعَتْ فَطَمِّنْها، و النفوسَ ارْتاعَتْ فَسَکِّنْها. إلهی إلهی، تَدارَکْ اَقداماً زَلَّتْ و اَفکاراً فی مَهامِهِ الحَیْرَةِ ضَلَّتْ. 13 خدای من! کار وحشتناک و سخت شده، پس آن را آسان و سهل بگردان. و دل ها به اضطراب افتاده است، پس به آنها آرامش بخش. و جانها به ترس و وحشت گرفتار شده، پس آنها را تسکین بخش. خدای من خدای من، قدم های لغزیده و افکارِ گم گشته در بیابان هایِ خشکِ سرگردانی را دریاب. در این عبارات نوع نگرانی های امام (علیه‌السلام) و نیز شدّت و سختی آنها کاملاً منعکس شده است. اَنْتَ الّذی لا یُخَیِّبُ آمِلُک و لا یُرَدُّ سائلُکَ. إلهی ألهی أینَ أینَ رَحْمَتُکَ الّتی هی نُصْرَةُ المُستضعفینَ مِنَ الأَنامِ ـ؟ و أینَ أینَ کِفایَتُک التی هی جُنَّةُ المُسْتَهدَفینَ لِجَورِ الأیّامِ؟ اِلیَّ اِلیَّ بها یا ربِّ. نَجِّنی مِنَ القِومِ الظالِمینَ. إنّی مَسَّنِیَ الضُّرُّ و أنتَ أرْحَمُ الراحِمینَ. 14 (خدایا) تو آن کسی هستی که امیدوارِ به تو ناامید نمی شود و درخواست کنند? از تو دست خالی بر نمی گردد. خدای من! خدای من! کجاست؟، کجاست رحمت تو که همان یاری مردم ضعیف نگه داشته شده است؟ و کجاست؟، کجاست دستگیری و بی نیاز کردنِ تو که همان سپر کسانی است که هدف جور روزگاران قرار گرفته اند؟ ای پروردگار من! (رحمت و کفایتِ خود را) به من ارزانی دار! مرا از ستمکاران نجات ده. من بدحال و پریشان خاطر شده ام و تو مهربان ترین مهربانان هستی. در این عبارات، حضرت، یاری هم? مستضعفان و نجات هم? مظلومان راـ کسی خود رأس هم? آنها هستندـ از خدا درخواست کرده اند و روشن است که ایشان به سببِ استضعاف ها و ظلم ها، چنان رنجور و گرفتار شده اند که تعبیر «مَسَّنی الضُرّ» را به کار برده اند (یعنی «من» بَدحال و پریشان خاطر شده ام) و از خداوند نجات «خود» را طلب کرده اند (نَجِّنی). معلوم می شود که هم سختی و گرفتاری انسانهای مظلوم و رنج دیده حقیقتاً گرفتاری امام (علیه‌السلام) است و هم نجات و خلاصی آنها فرج و نجات امام (علیه‌السلام) می باشد. مَولایَ تَری تَحیُّری فی اَمری و تَقَلُّبی فی ضُرّی و انْطِوایَ علی حُرْقَةِ قَلْبی و حَرارَةِ صَدْری. فَصَلِّ یا ربِّ عَلی محمدٍ و آل محمدٍ (صلی‌الله علیه و آله وسلم) و جُدْلی یا ربِّ بما أنتِ أهلُه فَرَجاً و مَخْرَجاً. و یَسِّرْلی یا ربِّ نحوَ البُشری مَنْهَجاً. 15 ای مولای من! سرگردانی مرا در کارم و بالا و پایین شدنم را در گرفتاری ام و در آمیخته بودنم را با سوز دل و آتش سینه ام می بینی. پس ای پروردگار من، بر محمد و آل محمد (صلی‌الله علیه و آله وسلم) درود فرست و به من ای پروردگارم، به شایستگی خود فرج و گشایشی ببخشای. و برایم ای پروردگارم، راهی به سوی بشارت و شادی بگشای. ملاحظه می شود که امام (علیه‌السلام) با سوزناک ترین عبارات، ناراحتی ها و غم های قلبی خود را اظهار کرده اند. «تقلّب» مطاوع? «قَلب» است و «قلب» یعنی زیرورو کردن. پس تقلّب به معنای زیرورو شدن و بالا و پایین رفتن است. گرفتاری های امام ما در حدّی است که به تعبیر خودشان ایشان را در بَدحالی زیرورو می کند و رنج های ایشان ـ که همان رنج ها و مصائب مظلومان و ستمدیدگان بلکه عمیق تر از آنهاست ـ به اندازه ای عمیق است که قلب مقدّسشان را به آتش کشیده و دل مبارکشان را سوزانده است. از همه بالاتر تعبیر «تحیّر» است که به معنای سرگردانی می باشد؛ سرگردانی در کار خودشان (فی أمری). کار ایشان چیست؟ کار ایشان رسیدگی و مراقبت و نجات مظلومان و مستضعفان و مؤمنان است. اما این منظور به طور کامل و فراگیر فقط با اذن ظهور از جانب خداوند محقّق می شود. امام (علیه‌السلام) در حال غیبت، شاهد و ناظر رنج ها و مظلومیت های مردم ـ خصوصاً شیعیان خودـ هستند و از طرفی دارای مقام «قدرة الله» و «ید الله» بودن می باشند. امّا چون هنوز اجاز? الهی برای دستگیری کامل حضرت از گرفتاران داده نشده است و زمان صدور این اجازه هم معلوم نیست16، و امام (علیه‌السلام) هم کاری جز با رضای پروردگار انجام نمی دهند، این است که آن عزیز پرده نشین و کیمیای هستی به تحیّر و سرگشتگی می افتند و تب و تاب ایشان در انتظار اذن خداوند برای ظهور، روز به روز شدیدتر می شود. البته همان طور که پیشتر بیان شد، امام (علیه‌السلام) در همین زمان هم به قدرت الهی خویش از بسیاری مؤمنانِ در رنج و گرفتاری دستگیری می فرمایند، ولی این مقدار در مقایسه با آنچه در سطح کلّ دنیا می توانند و قرار است که ان شاء الله انجام دهند، آنقدر نیست که مرهمی بر غم های بزرگ ایشان باشد. اگر منظور از «تحیّر» را در عبارت امام (علیه‌السلام) درست فهمیده باشیم، باید بگوییم که این معنا لازم? انتظار عمیق و چشم به راهی شدید امام (علیه‌السلام) نسبت به ظهور و فرج خودشان ـ که فرج هم? عالم است ـ می باشد. و اگر به لطف خدا ذرّه ای از این سوز و بی تابی شدید مولایمان را حسّ کنیم، آنوقت در مسیر انتظار فرج ایشان آنچنانکه شایسته است، قرار می گیریم. در انتهای این دعا، حضرت چنین عرضه داشته اند: یا من یُجیبُ المُضْطَرَّ إذا دَعاه، یا کاشفَ ضُرِّ ایُّوبَ، یا راحِمَ عَبْرَةِ یَعْقوبَ... اِفْتَحْ لی و اَنتَ خیرُ الفاتِحینَ. و الطُفْ بی یا ربِّ و بِجمیعِ المؤمنینَ و المؤمِناتِ... . 17 ای کسی که وقتی مضطر او را بخواند، او را اجابت می کنی، ای برطرف کنند? گرفتاریِ ایّوب، ای رحم کننده به اشکهای یعقوب... پیروزی نصیب من بگردان، و تو بهترین پیروز کنندگان هستی. و ای پروردگارم، لطف خویش را به من و به هم? مردان و زنان باایمان ارزانی دار... . نتیج? سخن در این فصل این است که گرفتاری های امام زمان (عجل‌الله تعالی فرجه الشریف) در زمان غیبت بیش از هر مؤمن دیگری است، و چون بالاترین درج? ایمان از آن خودِ ایشان است، پس در رأس منتظران فرجشان، خود آن وجود مقدّس قرار دارند.

پی‌نوشت


1. توضیح این مقام در کتاب «آفتاب در غربت» صفحات 210 الی 220 آمده است.
2. بحارالانوار ج 102 ص 128.
3. بصائر الدرجات جزء 6 باب 1 ح 15.
4. احتجاج طبرسی ج 2 ص 278.
5. احتجاج طبرسی ج 2 ص 279.
6. احتجاج طبرسی ج 2 ص 289.
7. فضائل الاشهر الثلاثه، کتاب فضائل شهر رمضان ص 105 ح 95.
8. اقبال الاعمال باب 37 ص 284.
9. بحارالانوار ج 98 ص 158.
10. جمال الاسبوع فصل 47 ص 316.
11. این دعای شریف را مرحوم شیخ کفعمی در کتاب «البلد الامین» (ص 333) از حضرت مهدی (عج) روایت کرده است. همچنین مرحوم سید بن طاووس در کتاب «مهج الدعوات» این دعا را از دو طریق (ص 605 و 611) نقل کرده که اختلاف زیادی بین دو نسخه به چشم می خورد. مرحوم میرزا حسین نوری در کتاب «جنةُ المأوی» (ص 221) از قول بعضی از بزرگان نقل کرده که این دعا از حضرت امام جعفر صادق (ع) روایت شده است. امّا این ادّعا با متن دعا (مطابق نقل شیخ کفعمی و نسخ? دومِ مرحوم سید بن طاووس) سازگار نیست؛ زیرا در آن از امام صادق (ع) با تعبیر «مولای جعفر بن محمد الصّادق» یاد شده است که نمی تواند به خود آن حضرت منسوب باشد. ما بدون اینکه بخواهیم دربار? گویند? دعا اظهارنظر قطعی کنیم، با اعتماد به سخن مرحوم کفعمی که این دعا را از امام زمان (عج) دانسته، بعضی از عبارات آن را از «البلد الامین» و نسخ? دوم «مهج الدعوات» که در بعضی قسمت ها اختلافات جزئی با یکدیگر دارند، نقل می کنیم.
12. البلد الامین ص 333 و مُهَجُ الدعوات ص 611.
13. مهج الدعوات ص 612.
14. مهجح الدعوات ص 614.
15. البلد الامین ص 335.
16. در این خصوص به بخش سوم کتاب مراجعه کنید.
17. البلد الامین ص 336.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه