ابن عربی از نگاهی دیگر صفحه 158

صفحه 158

1- همان، ص 130 - 133.

2- مراد نویسنده عقاید هندی و بودایی است.

3- تاریخ تصوف در اسلام، ج 2، ص 150.

«تثلیث» را که عیسویان بنیاد اصول عقاید خود قرار داده اند. فیلون بیان نموده و شاید که فلوطین هم از تحقیقات او متوجه به «اقانیم سه گانه» شده باشد، از این گذشته عقاید یهود را با معارف یونانیان مناسبتی نیست و در باب توحید همه که به نظر می آید با هم اشتراک داشته اند اختلافی بزرگ در میان هست، چه حکمای یونان هیچ گاه به خالق و صانعی که عالم را از عدم بوجود آورده باشد قائل نبوده اند، بلکه هر یک به وجهی و بیان، ذات احدیث و مقام ربوبیت را حقیقت عالم و مصدر و مربی آن انگاشته اند و این فرض را نکرده اند که وقتی بوده است که جهان به کلی معدوم بوده و حتی ماده بی صورت هم وجود نداشته و همه معتقد به وجود ماده ای بودند که همیشه موجود بوده و متصرف عالم آن را به صورت های مختلف درآورده و موجودات را خلق کرده است. هر بحث و اختلافی بوده در چگونگی آن ماده بود و مذاهب متعدد در این خصوص پیدا شد. به عبارت دیگر: مذاهب حکمای یونان، بلکه کلیه اقوام آریایی هر یک نوعی از وحدت وجود است.

و اما یهود و کسانی که عقاید فلسفی خود را از تورات درآورده اند حکم کرده اند به اینکه خداوند، جهان را از عدم مطلق به وجود آورده است و آفرینش را وجودی خدا از آفریننده دانسته اند و نسبت آنها را به یکدیگر نسبت «صانع و مصنوع» پنداشته اند. (1)

عیسویان در اوایل امر ... به حکمت و فلسفه نمی پرداختند ... اما همین که عیسویت از یهود تجاوز کرد و میان اقوام دیگر انتشار یافت و جمعیت مسیحیان فراوان شد و برای مدافعه از حقانیت دین مسیح در مقابل منکران و مخالفان گرفتار مناقشه و مجادله گردیدند و خود را به محاجه و مباحثه نیازمند دیدند، ناچار به کلمات حکما پرداختند و کم کم به بلندی مقام ایشان برخوردند، چنان که بعضی گمان بردند آنان معرفت را از کتب مقدس دریافته اند

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه