- اشاره 1
- تتمه کتاب اسرار نماز 1
- 1-از جمله شرائط امام این است که مؤمن یعنی دوازده امامی،عادل و از نظر دین 2
- اشاره 2
- 2-امام باید حلال زاده باشد، 3
- 3-امام جماعت نباید بر گروهی که او را دوست نمی دارند و مبغوض آنهاست 4
- 4-امام جماعت باید با خلوص کامل برای رضای خداوند پیشنمازی کند، 7
- 6-نباید در حال گفتن اقامه،نماز مستحب خوانده شود، 8
- 5-اذان گو باید اقامه را به اندازه ای که مردم برای نماز آماده شوند به تأخیر اندازد. 8
- 7-باید مأمومین جلوتر از امام نایستند، 9
- 8-باید اهل فضل و کسانی که از نظر علم و عمل و عقل مزیّت و برتری دارند در 9
- 9-امام نباید پیش از آن که صفّها مرتّب شود تکبیره الاحرام بگوید؛ 10
- 10-پیشنماز باید نیّت امامت کند 11
- 11-امام باید شش تکبیر افتتاحیّه را آهسته،و تکبیره الاحرام را بلند بگوید 13
- 13-امام نباید از جایگاه نماز خود برخیزد،مگر آنگاه که عقب ماندگان،نماز 16
- فضیلت جمعه 17
- شرائط جمعه 22
- آداب جمعه مطابق معمول 25
- 1-از روز پنجشنبه خود را برای جمعه آماده و مصمّم کند 25
- اشاره 25
- 2-هنگامی که سپیدۀ صبح بدمد اعمال جمعه را با غسل آغاز کند، 26
- 3-آرایش:و آن در روز جمعه مستحبّ است 29
- 4-صبح زود به مسجد رفتن 32
- 6-برای این که دیگران از پیش روی او عبور نکنند،نزدیک ستون یا دیواری 34
- 5-به هنگام ورود باید دقت شود که پای بر گردن مردمان ننهد 34
- 7-نمازگزار در طلب صف اوّل جماعت باشد، 35
- 8-در آن هنگام که امام برای ایراد خطبه بیرون می رود باید نمازگزار نمازش را 36
- 9-نمازگزار باید همۀ آنچه را در جماعت و غیر نماز جمعه رعایت می کند در 37
- 10-دیگر این که در مسجد بماند تا نماز عصر را به جا آورد، 42
- مسئله:بنا بر مشهور برای هر یک از نمازهای پنجگانه دو وقت است 44
- اشاره 44
- مسئله:ظهر با زیادتی سایه پس از کاهش،یا حدوث سایه پس از عدم آن شناخته 47
- مسأله:در دخول وقت با امکان تحصیل یقین اعتماد بر ظنّ جائز نیست، 49
- مسأله:پس از دخول وقت نماز واجب،گزاردن نماز نافله کراهت دارد، 50
- مسأله:هرگاه انسان ندانسته با لباس نجس نماز بگزارد، 53
- مسأله:اگر از نمازگزار حدثی صادر شود نمازش باطل می گردد. 54
- مسأله:هر کس یکی از ارکان نمازهای پنجگانه را به عمد یا به سهو ترک کند 54
- مسأله:کسی که یک سجده یا تشهّد اوّل را تا رسیدن به رکوع فراموش کند، 55
- مسأله:کسی که در عدد رکعات نمازهای دو رکعتی یا سه رکعتی یا در دو رکعت 56
- مسأله:در صورت یقین امام شکّ مأمومین معتبر نیست 56
- مسأله:غزّالی می گوید:سبب وسوسۀ در نیّت نماز تباهی عقل یا ندانستن احکام 57
- باب هفتم: نمازهای دیگر 59
- قسم اول:نمازهای واجب 59
- 1-نماز عید فطر و اضحی 59
- اشاره 59
- 2-نماز آیات 64
- 3-نماز طواف 66
- 4-نماز میّت 67
- 5-نماز نذر،سوگند،عهد 71
- قسم دوّم:نوافل یومیّه و غیر یومیّه 72
- امّا نوافل یومیّه: 72
- اما نوافل غیر یومیه 76
- 1-از جملۀ نوافل غیر یومیّه نماز تحیّت مسجد است 76
- 2-نماز استسقاء: 76
- 3-نماز جعفر بن ابی طالب- 77
- 4-نماز استخاره 79
- 5-نماز طلب روزی 81
- 6-نماز حاجت- 82
- 8-نماز شکر 84
- 7-نماز ترس از مکروه 84
- 9-نماز مسافر- 84
- 10-نماز کسی که بخواهد ازدواج کند 85
- اشاره 86
- اشاره 90
- اشاره 90
- مطلب اوّل:زکات مال 90
- فصل:نصاب و اندازه زکات 93
- مطلب دوّم:زکات فطره 96
- اشاره 98
- مطلب سوّم:خمس 98
- فصل:شرائط وجوب خمس 100
- 1-نخستین شرط در ادای زکات نیّت است، 101
- باب دوّم:در ادای زکات و شرائط و آداب ظاهری و باطنی آن 101
- می گویم:بدان شرائط ادا شش چیز است: 101
- 2-چون سال تمام شود بدون تأخیر به دادن زکات مبادرت کند، 102
- 3-در زکات چهارپایان به جای تحویل حیوان بهای آن را ندهد، 103
- 4-مالی را که به زکات تخصیص داده به ویژه فطریّه را به شهر دیگر منتقل نکند، 104
- 5-به فقیر کمتر از آنچه در نصاب اوّل تعیین شده داده نشود، 104
- اشاره 106
- وظیفۀ اول:وجوب زکات و معنای آن را بفهمد 106
- 6-زکات را نزد امام یا نایب خاصّ او و در زمان غیبت نزد فقیه مورد اعتماد ببرد، 106
- دقایق آداب باطنی زکات 106
- دوّمین وظیفه:شناخت وقت ادای زکات است؛ 111
- سوّمین وظیفه:پنهان دادن زکات است، 112
- چهارمین وظیفه:هرگاه بداند آشکارا دادن زکات موجب ترغیب مردم در اقتدای 114
- پنجمین وظیفه:صدقه اش را با منّت و آزار تباه نکند. 115
- ششمین وظیفه:عطای خود را اندک شمارد، 120
- هفتمین وظیفه:صدقه را از بهترین و محبوب ترین و ارزشمندترین و پاکیزه ترین 122
- هشتمین وظیفه:صدقه را به کسی دهد که ثواب آن بیشتر باشد، 123
- اشاره 129
- باب سوم:دربارۀ گیرندۀ صدقه و اسباب استحقاق او و آداب گرفتن آن و بیان اسباب استحقاق 129
- صفات اصناف هشتگانه 130
- دسته اوّل فقرا: 130
- دسته دوم مساکین: 132
- دسته پنجم رقاب یا بردگان: 136
- دستۀ چهارم المؤلّفه قلوبهم: 136
- دسته ششم غارمان: 136
- دسته هفتم:مواردی است که زکات فی سبیل اللّه و در راه رضای او صرف 136
- فصل:سهام خمس 137
- دستۀ هشتم ابن سبیل: 137
- وظایف گیرندۀ زکات 139
- اشاره 139
- 1-گیرنده زکات باید بداند خداوند متعال که واجب فرموده است زکات به وی 139
- 2-دهندۀ زکات را شکر گوید، 140
- 4-گیرنده زکات باید خود را از موارد شکّ و شبهه در مقدار آنچه می ستاند حفظ 142
- 3-گیرنده باید در چیزی که می ستاند بنگرد که اگر از حلال نیست از آن بپرهیزد. 142
- 5-گیرندۀ زکات از صاحب مال بپرسد چه مقدار زکات بر او واجب است، 145
- فضیلت صدقه 149
- فضیلت صدقه از طریق خاصّه(شیعه) 151
- بیان پنهان یا آشکار گرفتن صدقه 157
- 2-پنهانی دادن صدقه موجب سالم تر ماندن دلهای مردم و زبان آنهاست، 157
- امّا اخفای صدقه و در آن پنج مقصد است: 157
- اشاره 157
- 1-دادن صدقه در پنهانی به 157
- 3-اخفای صدقه کمکی است به دهندۀ آن 158
- 4-در اظهار گرفتن عطا ذلّت و خواری است 158
- 5-صدقه را در پنهانی دادن موجب احتراز از شبهۀ شرکت است. 158
- 1-گرفتن صدقه آشکار گویای 159
- 2-موجب سقوط جاه و منزلت و اظهار عبودیّت و مسکنت و بیزاری از کبر و 159
- امّا در اظهار و گفتن آن چهار مقصد است: 159
- 4-اظهار گرفتن صدقه عمل به سنّت شکرگزاری است. 160
- بیان این که گرفتن صدقه بهتر است یا زکات 164
- باب پنجم:در زکات بدن 166
- اشاره 168
- اشاره 174
- شرائط آن: 174
- اما واجبات روزه و اسباب فساد و بطلان آن: 176
- امّا مکروهات روزه: 178
- امّا سنّتهای آن: 178
- اشاره 181
- 1-فرو بستن چشم از نظر کردن به آنچه مکروه و ناپسند است 182
- 2-نگهداشتن زبان از یاوه گویی،دروغ،غیبت،سخن چینی،دشنام، 183
- 4-بازداشتن دیگر اعضا اعمّ از دست و پا از اعمال ناپسند 184
- 3-بازداشتن گوش از شنیدن هر چه مکروه و ناپسند است، 184
- 5-این که به هنگام افطار شکم خود را از حلال انباشته نکند، 185
- 6-آن که پس از افطار دلش میان خوف و رجا در اضطراب باشد، 186
- فصل:اشکال و پاسخ آن 187
- باب سوّم:در بیان روزۀ مستحبّ 189
- اشاره 189
- فصل:روزه هایی که مستحبّ مؤکّد است 192
- فصل:روزه های حرام 195
- اشاره 200
- فصل اول:در فضیلت حج،خانه کعبه،مکه و مدینه و سفر به مشاهد 201
- باب اول:در فضائل حج و مکه و خانه کعبه و ارکان و شرائط آن 201
- فضیلت حجّ: 201
- فضیلت خانه خدا و مکّه 209
- فضیلت اقامت در مکه و کراهت آن: 213
- فضیلت مدینه بر شهرهای دیگر: 215
- فصل دوم:در شرائط وجوب حجّ،صحّت،واجبات،ارکان،موانع و انواع حجّ 219
- اشاره 223
- باب دوم :در ترتیب اعمال ظاهری حجّ از آغاز 223
- 3-آنچه به هنگام بیرون آمدن از خانه مستحبّ می باشد این است که در موقع 224
- 2-در مورد رفیق و هم سفر باید رفیقی پارسا و خیرخواه و مددکار را طلب کند 224
- 1-در مال، 224
- 4-چون به در خانه رسد بگوید: 225
- 5-مستحبّ است که چون بر مرکوب خود سوار شود بگوید: 225
- 6-در مورد فرود آمدن مستحبّ است که تا هنگامی که هوای روز گرم نشده فرود 226
- 7-در نگهبانی از خود،شایسته است در روز احتیاط کند و به تنهایی در بیرون از 226
- دوم-آداب احرام از میقات و آن شش چیز است: 227
- 8-چون در راه بر زمین بلندی برآید مستحبّ است پس از گفتن سه بار تکبیر 227
- 1-چون به میقات مشهور که 227
- 2-لباسهای دوخته شده را از خود دور سازد 227
- 4-بعد از نماز دعا کند و نیّت خود را بر زبان آورد 228
- 5-پس از آمادگی و عزم چنانچه سواره است تأمّل کند تا شترش او را بلند کند، 229
- 6-در طول بستن احرام زیاد تلبیه بگوید 230
- اشاره 230
- سوم.آداب دخول حرم تا طواف و آن شش چیز است: 230
- 4-به هنگامی که نظرش به خانۀ کعبه افتد بگوید: 231
- 2-غسل کند و با آرامش و وقار از سمت ابطح از ثنیه کدا-به فتح کاف-وارد 231
- 3-با غسل و با وقار و آرامش،پابرهنه و با خشوع در حالی که پای راست را مقدّم 231
- 5-چون نظرش به حجر الأسود افتد در حالی که روبروی آن قرار می گیرد بگوید: 231
- 6-حجر الاسود را لمس کند و ببوسد،و اگر نمی تواند دست بر آن کشد و دستش را 232
- چهارم.طواف: 232
- پنجم-سعی میان صفا و مروه: 234
- ششم-وقوف به عرفات و آنچه پیش از آن است: 237
- هفتم-در کوچ کردن از عرفات به مشعر الحرام 240
- هشتم.در کوچ کردن از مشعر الحرام به منا 243
- دهم-زیارت مدینه و آداب آن و زیارت اهل بیت(علیهم السلام) 249
- 1-هزینه ای که برای حجّ می کند حلال باشد 257
- دقایق آداب حجّ ده چیز است: 257
- 2-دشمنان خدا را با دادن مکس (مالیّات)یاری ندهد، 258
- 4-ترک رفث و فسوق و جدال، 259
- 3-در تهیّۀ توشۀ راه توسعه دهد 259
- 5-اگر بتواند و قدرت داشته باشد پیاده حجّ کند 260
- 6-از نشستن در محمل اجتناب کند، 261
- 8-با مرکوبش با مدارا رفتار کند، 262
- 7-حجّ گزار بدحال و ژولیده مو و گردآلود باشد 262
- 9-با ذبح قربانی هر چند واجب نیست به خداوند تقرّب جوید، 263
- [10به مالی که برای ادای حجّ و قربانی هزینه می کند خوشحال باشد،] 264
- 1-فهمیدن: 265
- بیان اعمال باطنی حجّ 265
- اشاره 265
- 2-شوق به آن: 268
- 3-عزم بر آن: 268
- 5-توشۀ راه: 269
- 4-قطع علایق: 269
- 7-خریدن جامۀ احرام: 270
- 6-مرکب سواری: 270
- 9-درآمدن به بیابان تا رسیدن به میقات: 271
- 8-بیرون آمدن از وطن: 271
- 10-احرام و تلبیه در میقات: 272
- 12-هنگامی که چشمت به خانۀ خدا افتاد باید عظمت آن را به یاد آوری 273
- 11-در هنگام دخول به شهر مکّه به یاد آورد که به حرم امن الهی رسیده 273
- 13-طواف خانه: 274
- 14-استلام حجر الاسود: 274
- 15-چنگ زدن به پردۀ کعبه و چسبیدن به ملتزم : 275
- 16-سعی میان صفا و مروه 275
- 18-رمی جمرات: 277
- 19-کشتن قربانی: 277
- 20-زیارت مدینه: 278
- 21-زیارت پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله): 279
- فصل:اسرار و دقایق حجّ طبق آنچه از امام صادق(علیه السلام)نقل شده است 281
- اشاره 283
- فضیلت قرآن 284
- اشاره 284
- باب اوّل:در فضیلت قرآن و قاریان و نکوهش مقصّران در تلاوت آن 284
- در نکوهش تلاوت غافلان 294
- 1-حالت خواننده قرآن 297
- 2-مقدار خواندن قرآن 300
- 4-نوشتن قرآن 302
- 5-ترتیل 303
- 6-گریستن 305
- 7-ادای حقّ آیات 306
- 8-استعاذه پیش از قرائت 307
- 9-بلند خواند قرآن 310
- 10-نیکو خواندن قرآن 313
- 1-آنچه در مرتبۀ نخست قرار دارد فهم عظمت کلام و درک فضل و لطف 316
- باب سوّم:در اعمال باطنی تلاوت 316
- اشاره 316
- 2-دیگر تعظیم متکلّم است 319
- 4-دیگر تدبّر است 320
- 5-تفهّم 322
- 6-ترک موانع فهم: 326
- 7-تخصیص 328
- 8-تأثّر؛ 330
- 9-ترقّی؛ 335
- 10-تبرّی، 337
- فصل:در کیفیّت قرائت قرآن بنا به روایت منقول از امام صادق(علیه السلام) 338
- باب چهارم:در فهم قرآن و تفسیر آن به رأی بی استناد به نقل 339
- اشاره 339
- فصل:در عدم تحریف قرآن 354
- اشاره 361
- اشاره 362
- باب اوّلدر فضیلت ذکر به اجمال و تفصیل طبق آیات و اخبار 362
- فضیلت مجالس ذکر 367
- فضیلت تهلیل 370
- فضیلت اذکار دیگر 373
- فصل:اشکال و پاسخ آن 377
- باب دوّم:در آداب دعا و ثواب آن و فضیلت برخی از دعاهای مأثور 384
- فضیلت دعاء 384
- اشاره 388
- 1-اوقات شریف را برای دعا انتظار کشد 388
- آداب دعا 388
- 2-حالات شریف را مغتنم بشمارد؛ 390
- 3-به هنگام دعا روبه قبله کند و دستها را بالا برد 391
- 4-آواز خود را نه چندان بلند و نه چندان آهسته کند. 395
- 6-با فروتنی و زاری و ترس دعا کند. 398
- 7-از روی جزم و قطع دعا کند 399
- 8-در دعا اصرار و پافشاری و سه بار آن را تکرار کند. 400
- 9-دعا را با ذکر خدا آغاز کند 402
- 10-دیگر ادب باطن است 404
- فصل:غلط خواندن دعا مکروه است 420
- فضیلت صلوات بر پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) 422
- فضیلت استغفار 426
- 1-کافی از ابی عبد اللّه(علیه السلام)روایت کرده 431
- 2-کافی از آن حضرت(علیه السلام)روایت کرده است: 431
- اشاره 431
- 4-کافی از آن حضرت(علیه السلام)روایت کرده 432
- 3-کافی از آن حضرت(علیه السلام)روایت کرده 432
- 5-کافی از آن حضرت(علیه السلام)نقل کرده 433
- 6-کافی از آن حضرت(علیه السلام)روایت کرده 434
- 7-کافی از آن حضرت(علیه السلام)روایت کرده 434
- 8-کافی از آن حضرت(علیه السلام)روایت کرده است: 435
- 9-کافی از امام صادق(علیه السلام)روایت کرده است: 437
- 10-کافی بطور مرفوع روایت کرده 438
- 11-کافی از ابی جعفر امام باقر(علیه السلام)نقل کرده 439
- 14-در عدّه الدّاعی از امام رضا(علیه السلام)روایت شده 441
- 12-کافی از آن حضرت روایت کرده است: 441
- 13-عدّه الدّاعی از آن حضرت روایت کرده 441
- 15-عدّه الدّاعی از پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله)روایت کرده است 442
- انواع استعاذه مأثور از پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) 444
- باب چهارم:دعاهای مأثور در هر رویداد 445
- اشاره 445
- فصل:سؤال از فایده دعا و پاسخ آن 456
- اشاره 458
- باب اوّل:در فضیلت اوراد و ترتیب و احکام آن 459
- فضیلت اوراد و بیان این که مواظبت بر آن یکی از طرق الی اللّه است 459
- اشاره 463
- شمارۀ وردها و ترتیب آنها 463
- ترتیب وردها و ورد اوّل 464
- اشاره 464
- ورد اوّل 464
- فصل:اذکاری که تکرار می شود 471
- ورد دوّم: 475
- ورد سوّم: 477
- ورد چهارم: 479
- ورد پنجم: 480
- ورد هفتم: 483
- ورد ششم: 483
- بیان اوراد شب و آنها پنج ورد است 485
- اشاره 485
- ورد اول: 485
- ورد دوم: 488
- اشاره 491
- 1-وضو و مسواک. 491
- آداب خواب ده چیز است 491
- ورد سوم: 491
- 2-مسواک و آب وضو را در کنار خود آماده بدارد 492
- 3-کسی که وصیتی دارد باید نخوابد جز آن که وصیتش نوشته شده و در نزد او 493
- 6-تا خواب غلبه نکند نخوابد، 494
- 5-از بستر نرم استفاده نکند، 494
- 4-به هنگامی که می خوابد از هر گناهی توبه کند، 494
- 7-روبه قبله بخوابد، 495
- 8-دعا به هنگام خوابیدن 496
- 9-باید به هنگام خوابیدن به یاد آورد که خواب نوعی مردن و بیداری نوعی بعث 497
- 10-دیگر دعا به هنگام بیدار شدن از خواب است، 498
- ورد چهارم: 499
- ورد پنجم: 503
- فصل:اعمالی که ضمن این وردها مستحبّ است 506
- بیان اختلاف اوراد بنا بر اختلاف احوال 507
- فضیلت قیام شب: 518
- اشاره 518
- بیان اسبابی که قیام شب را آسان می کند 527
- اوّل:احیای همۀ شب است 535
- اشاره 535
- بیان طریق تقسیم اجزای شب 535
- دوّم:اینکه نیمه شب به پاخیزد، 536
- سوّم:اینکه یک ثلث از شب را قیام کند، 536
- پنجم:مقدار و اندازۀ وقت را رعایت نکند، 538
- چهارم:در سدس یا خمس شب برای نماز قیام کند، 538
- ششم:این کمترین مراتب است، 540
- بیان شبها و روزهای با فضیلت 541
گردانیده و تو را از درگاهش رانده و طرد کرده رو به سویت فرموده و به تو اجازه داده که وارد حرم او شوی،زیرا مشعر الحرام جزئی از حرم است و عرفه خارج از آن است.
بنابراین در آستانۀ رحمت الهی قرار گرفته ای و نسیم رأفت او بر تو وزیده و با اجازۀ دخول در حرم،سلطان وجود خلعت قبول بر تو پوشانیده است.و این که غزّالی وقوف به مشعر را ذکر نکرده به سبب این است که عامّه آن را واجب نمی دانند و خداوند آنان را از این رکن عظیم محروم فرموده است.
غزّالی می گوید:
18-رمی جمرات:
(1)باید قصد تو در این عمل،اطاعت امر الهی و اظهار رقیّت و بندگی و صرف امتثال باشد بی آن که عقل و نفس در آن دخالت و تصرّفی کند و نیز به منظور تشبّه جستن به ابراهیم(علیه السلام)باشد،چه شیطان در این محلّ به نزد او آمد تا در حجّ او شبهه ای پدید آورد یا با ارتکاب گناهی او را دچار فتنه ای سازد و خداوند به ابراهیم(علیه السلام) دستور داد که با انداختن سنگ او را دور و از خود مأیوس گرداند.اینک اگر از دلت بگذرد که ابراهیم(علیه السلام)به شیطان سنگ انداخت و او را از پیش خود دور ساخت برای این بود که شیطان بر او وارد شده بود و ابراهیم(علیه السلام)او را دید،لیکن شیطان نزد من نیامده و من او را ندیده ام دیگر سنگ انداختن چه معنا دارد.باید بدانی که این خیال از شیطان است و او آن را در دل تو انداخته تا اراده ات را در رمی جمرات سست گرداند و به دلت اندازد که این کاری بیهوده و شبیه بازی کودکان است که نباید به آن مشغول شوی لیکن تو باید با جدیّت و کوشش در رمی او را از پیش خود برانی و دماغش را به خاک بمالی و بدانی که تو در ظاهر سنگ به سوی عقبه می اندازی امّا در واقع سنگ را بر چهرۀ شیطان می زنی و پشت او را می شکنی،زیرا خواری و مقهوریّت شیطان جز با تعظیم و امتثال امر الهی و به مجرّد فرمان او بی آن که عقل و نفس در آن دخالتی کنند حاصل نمی شود.
19-کشتن قربانی:
(2)بدان که آن مایه تقرّب به حقّ تعالی از راه امتثال امر اوست،و باید قربانی را کامل به جا آوری و امید داشته باشی که حقّ تعالی در برابر هر جزئی از آن