راه روشن: ترجمه المحجه البیضاء فی تهذیب الحیاء جلد 3 صفحه 308

صفحه 308

خودش،از باب ولایتی که دارد و یا از باب داد خواهی باشد،این دو مورد را اجازه داده اند به شرط این که دروغ نگوید و ثناگو نباشد و از نصیحتی که انتظار پذیرفتن آن می رود،دریغ نورزد،این بود حکم ورود بر سلاطین.

حالت دوّم:

(1)آن است که پادشاه برای دیدار او برود.در این صورت جواب سلام واجب است اما قیام و احترام به او،در برابر احترام او،احترام کردن حرام نیست زیرا او به خاطر بزرگداشت علم و دین استحقاق ستایش دارد چنان که به خاطر ظلم و ستمش مستحق دوری کردن است.پس احترام در برابر احترام و پاسخ به سلام لازم است لیکن بهتر آن است که اگر با او در خلوت است،از جا بلند نشود تا عزت دین و حقارت ظلم را بدان وسیله به او ابراز کند و خشم خودش را به خاطر دین و اعراضش را از کسی که از خدا اعراض کرده است و در نتیجه خدا هم از او اعراض کرده،بروز دهد.اما اگر سلطان با جمعی وارد شود،مراعات حشمت استانداران و دولت مردان،در میان رعیّت دارای اهمیت است،در این صورت با این نیّت از جا بلند شدن اشکالی ندارد و اگر بداند که این عملش پیامد فاسدی در میان رعیّت ندارد و از خشم سلطان آزاری به او نمی رسد،احترام نکردن به صورت از جا بر خاستن،بهتر است.وانگهی بر او واجب است پس از انجام ملاقات او را نصیحت کند.پس اگر مرتکب عملی می شود که از حرمت آن بی خبر است و او توقّع دارد که اگر از حرمت آن آگاه شود،آن را ترک می کند باید او را آگاه کند که این کار واجب است و امّا ذکر حرمت چیزی از قبیل میگساری و ستمگری که او حرام بودن آن را می داند بی فایده است.بلکه بر او لازم است از گناهانی که مرتکب می شود او را بترساند در صورتی که احتمال می دهد ترساندن در او مؤثر خواهد بود و نیز لازم است که او را به راههای مصلحت ارشاد کند-اگر راهها را مطابق

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه