- اشاره 1
- کتاب شرح شگفتیهای قلب 1
- شرح معنای نفس،روح،عقل،قلب،و آنچه مقصود از آنهاست 3
- اشاره 3
- نخستین لفظ،لفظ«قلب»است 3
- دومین لفظ،روح است 5
- سوّمین لفظ،نفس است، 6
- چهارمین لفظ،«عقل»است. 7
- شرح مثالهای قلب با لشکریان درونی اش 12
- توضیح خاصیّت قلب برای آدمی 15
- توضیح مثال قلب نسبت به دانشها 27
- توضیح حالت دل 35
- تفاوت میان الهام و فراگرفتن دانش 40
- توضیح تفاوت میان دو مقام با مثالی حسّی 44
- شرح شواهد دین 52
- اشاره 58
- فصل:شیطان در گوشت و خون و دل آدمی نفوذ دارد 63
- شرح راههای ورود شیطان به دل 72
- فصل:دور کردن شیطان چگونه ممکن است؟ 85
- فصل:آیا یک شیطان آدمی را به گناهان گوناگون دعوت می کند یا 88
- فصل:چرا شیطان برای برخی از مردم مجسّم می شود و برای بعضی 91
- شرح اموری که بنده به آن مؤاخذه می شود 93
- شرح این مطلب که آیا وسوسۀ شیطان در هنگام ذکر خدا بکلّی قطع 100
- اشاره 113
- شرح برتری خوش خویی و نکوهش بدخویی 115
- اشاره 115
- سخنان بزرگان 121
- شرح حقیقت خوش خویی و بدخویی 122
- عاملی که آدمی به وسیلۀ آن تا حدّی به خوش خویی می رسد 133
- شرح تفصیلی راه تهذیب اخلاق 140
- نشانه های بیماری دل و نشانه های بازگشت آن به صحّت 142
- راهی که به وسیلۀ آن آدمی عیبهای نفس خود را می شناسد. 145
- بیان دلایل نقلی از صاحبان بصیرت 148
- شرح نشانه های خوش خویی 156
- راه تمرین دادن کودکان 160
- شروط اراده و مقدّمات پیکار با نفس و این که مرید راه ارادت را 165
- اشاره 186
- شرح فضیلت گرسنگی و نکوهش سیری 188
- اشاره 198
- فایدۀ اوّل صفای دل، 198
- فوائد گرسنگی و آفات سیری 198
- فایدۀ دوم،نازکی و صفای دل است 200
- فایدۀ سوّم،قبول شکست و خواری 200
- فایدۀ چهارم،این است که بلا و عذاب خدا و نیز اهل بلا را از یاد نبرد، 201
- فایدۀ پنجم،این فایده از بزرگترین فایده هاست و آن شکستن میل به تمام 202
- فایدۀ هفتم،گرسنگی آن است که مواظبت بر عبادت را آسان می سازد 204
- فایدۀ ششم،دور ساختن خواب و ادامۀ شب زنده داری است 204
- فایدۀ هشتم،کم خوری حفظ سلامتی بدن و دفع بیماریهاست، 206
- فایدۀ نهم،سبک شدن هزینه است 207
- فایدۀ دهم،این است که با گرسنگی می تواند غذاهای زیادی را به یتیمان و 208
- اشاره 209
- امّا وظیفۀ اوّل در کاستن غذا این است که بتدریج انجام شود 209
- راه ریاضت در سرکوب شکم بارگی 209
- وظیفۀ دوّم دربارۀ زمان خوردن و میزان به تأخیر انداختن آن است 213
- غزالی گوید:وظیفۀ سوّم انتخاب نوع غذا و ترک خورشت است 217
- شرح گوناگونی حکم گرسنگی و فضیلت آن به گوناگونی حالات مردم 221
- شرح آفت ریا که کسی به آن دچار می شود که ترک خوردن مشتهیات 225
- گفتاری در شهوت همخوابگی 227
- وظیفه مرید در ازدواج کردن و ترک آن 232
- فضیلت کسی که با شهوت همخوابگی و چشم چرانی مخالفت می کند 240
- اشاره 247
- شرح بزرگ بودن خطر زبان و فضیلت خاموشی 249
- اشاره 249
- فصل:سخنان بزرگان 256
- فصل:علت برتری سکوت چیست؟ 257
- اشاره 259
- نخستین آفت،سخن گفتن از چیزی است که به انسان مربوط نیست 259
- اینک آفات زبان را بر می شماریم 259
- آفت دوّم،سخن زاید است 264
- آفت سوّم،فرو رفتن در باطل است 268
- آفت چهارم لجاجت و نزاع است 269
- آفت پنجم دشمنی است 274
- آفت ششم 278
- آفت هفتم دشنام و بدزبانی است 280
- آفت هشتم لعن حیوان،جماد،یا انسان است 285
- آفت نهم غنا و شعر است 292
- آفت دهم شوخی است 301
- آفت یازدهم مسخره و ریشخند است 306
- آفت دوازدهم آشکار کردن راز است 308
- آفت سیزدهم وعدۀ دروغ است 309
- اشاره 312
- آفت چهاردهم گفتار و سوگند دروغ است 312
- مواردی که دروغگویی مجاز است 317
- شرح پرهیز از دروغ با توریه ها 322
- اشاره 326
- آفت پانزدهم غیبت است 326
- بیان معنای غیبت و تعریف آن 332
- توضیح دربارۀ منحصر نبودن غیبت به زبان 336
- عواملی که آدمی را به غیبت وامی دارد 340
- شرح درمانی که زبان را از غیبت منع می کند 345
- شرح حرمت غیبت قلبی 350
- شرح دلایلی که مجوّز غیبت می شود 354
- شرح کفّارۀ غیبت 358
- اشاره 361
- آفت شانزدهم سخن چینی است 361
- تعریف سخن چینی و آنچه در ردّ آن واجب است 364
- آفت هفدهم سخن گفتن دو زبانه است 368
- اشاره 372
- آفت هجدهم ستایش است 372
- شرح وظایف ممدوح 375
- آفت نوزدهم 376
- آفت بیستم 378
- اشاره 382
- شرح نکوهش خشم 383
- شرح حقیقت خشم 389
- فرو نشاندن خشم پس از بروز آن 404
- فضیلت فرو خوردن خشم 408
- فضیلت بردباری 411
- شرح مقدار سخنی که می توان به قصد انتقام گفت 417
- گفتاری در معنای کینه و نتایج آن و فضیلت عفو و مدارا 420
- فضیلت عفو 422
- فضیلت نرمی و مدارا کردن 427
- اشاره 431
- شرح نکوهش حسد 431
- گفتاری در نکوهش حسد،و در حقیقت و عوامل حسد و درمان آن 431
- بیان حقیقت حسد و حکم و اقسام و درجات آن 438
- شرح عوامل حسد و منافست 445
- عوامل بسیاری حسد و قوی بودن آن 451
- شرح دارویی که بیماری حسد را از دل می برد 456
- شرح آن مقدار از حسد که واجب است از دل زدوده شود 464
- اشاره 468
- شرح نکوهش دنیا 470
- فصل:روایات اهل بیت(علیهم السلام)در نکوهش دنیا 482
- فصل:سخنان بزرگان دربارۀ دنیا 489
سراغش رفته باشد که معمول نیست گنهکار نیست اگر چه به صد بار هم نرسد و در میان آن درجاتی هست انسانی که زبانش آزاد است با مبالغۀ در آن در معرض خطر دروغ گفتن قرار می گیرد و از جمله مواردی که دروغگویی در آن معمول است و به آسانی انجام می شود موردی است که گفته شود:غذا بخورید و طرف بگوید میل ندارم و این دروغ ممنوع و حرام است،در صورتی که هدف درستی در آن نباشد.
مجاهد گوید:اسماء بنت عمیس گفت:همدم عایشه بودم در شبی که او را آماده کردم و به همراه چند زن او را به خانۀ پیامبر(صلی الله علیه و آله)بردیم.به خدا در خانۀ رسول خدا جز یک جام شیر نبود.پیامبر نوشید سپس آن را به عایشه داد و او شرم کرد.من گفتم:دست رسول خدا را رد نکن،بگیر!عایشه گفت:با حالت شرم جام شیر را از پیامبر گرفتم و نوشیدم،آنگاه فرمود:به رفقایت بده آنها گفتند میل نداریم.پیامبر فرمود:گرسنگی با دروغ جمع نمی شود.اسماء گوید:به پیامبر عرض کردم:ای رسول خدا اگر یکی از ما در جایی که به چیزی مایلیم بگوید میل ندارم آیا دروغ به حساب می آید فرمود:دروغ(در نامۀ عمل) نوشته می شود تا آنجا که دروغ کوچک،دروغ کوچک نوشته می شود (1)دینداران از چنین دروغهایی نیز پرهیز می کردند.لیث بن سعد گوید:
چشمان سعید بن مسیّب چرک می داد به حدی که چرک به بیرون چشمانش می رسید.به او می گفتند:این چرک را پاک کن؛می گفت:پزشک به من گفته است:دست به چشمانت نزن و اگر دست به چشمانم بزنم چگونه بگویم دست نزده ام(دروغ بگویم)؟این نمونه ای از مواظبت دینداران بر راستگویی است،و
1- (220) این حدیث را ابن ابی الدنیا در الصمت و طبرانی در الکبیر روایت کرده اند و نظیر آن را طبرانی از حدیث شهر بن حوشب از اسماء بنت یزید نقل کرده و آن درست است زیرا اسماء بنت عمیس در آن هنگام در حبشه بوده لیکن در طبقات الاصبهانیین تألیف ابو شیخ از روایت عطاء ابن ابی ریاح از اسماء بن بنت عمیس روایت شده«زففنا الی النّبی(صلی الله علیه و آله)بعض نسائه الحدیث»بنابراین منظور از این ازدواج زنی غیر از عایشه باشد که پس از فتح خیبر(پیامبر با او ازدواج کرده)اشکالی ندارد.(المغنی).