راه روشن: ترجمه المحجه البیضاء فی تهذیب الحیاء جلد 5 صفحه 335

صفحه 335

بهتان گفتن چیزی است که در او نیست؛دروغ،گفتن چیزی درباره اوست که به تو رسیده است.

ابن سیرین از مردی یاد کرد و گفت:آن مرد سیاه،آنگاه گفت:از خدا آمرزش می خواهم من معتقدم که او را غیبت کرده ام.ابن سیرین از ابراهیم یاد کرد و گفت:ابراهیم نخعی و نگفت ابراهیم اعور.

عایشه گوید:هیچ یک از شما نباید از دیگری غیبت کند زیرا یک بار در محضر پیامبر به زنی گفتم:این زن بلند دامن است.پیامبر(صلی الله علیه و آله)فرمود:آب دهانت را بینداز،آب دهان انداختم و تکّه گوشتی بود. (1)

می گویم:این روایاتی که اهل سنّت نقل کرده اند نمی تواند حکم شرعی را ثابت کند،به ویژه که انگیزۀ جعل چنین روایاتی در آنان وجود دارد؛زیرا پیشوایان اهل سنّت و رؤسای آنها عیب و نقصهای فراوانی دارند که آنها را واداشته است برای به دست آوردن حاجت خود باب اظهار آن عیبها را به هر صورت که شده مسدود سازند تا حال خود را ترویج کرده و از تنفّر رعیّت در امان باشند.همان طور که آشکار ساختن عیبهای مردم موجب هلاکت است،قطع ریشۀ این عمل و بستن آن(باب اظهار عیبها)نیز خطر آفرین است زیرا اظهار نکردن عیبها،خود موجب تأیید کارهای گنهکاران و صاحبان عیبهاست،برخی از علمای ما(شیعه) چنین گفته اند.

در مصباح الشریعه (2)از حضرت صادق(علیه السلام)روایت شده:غیبت، یاد کردن کسی است به عیبی که در پیش خدا عیب نیست و نکوهش چیزی است که آگاهی از آن ستوده است.امّا اگر از شخص غایبی به عیبی یاد شود که در پیش خدا نکوهیده است و صاحب آن عیب به آن نکوهش می شود این نکوهش غیبت نیست اگر چه صاحب آن عیب اگر بشنود برنجد به شرط آن که


1- (248) این حدیث را ابن مردویه و بیهقی در الشعب و خرائطی در مساوی الاخلاق روایت کرده اند چنان که در الدّر المنثور،ج 6،ص 95 نقل شده و در سندهایش زنی ناشناخته وجود دارد.
2- (249) مصباح الشریعه،باب چهل و نه.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه