راه روشن: ترجمه المحجه البیضاء فی تهذیب الحیاء جلد 5 صفحه 444

صفحه 444

شود و به اختیار او باشد،البتّه در محروم ساختن صاحب نعمت از نعمت سعی خواهد کرد.در این صورت به حسدی نکوهیده گرفتار آمده است،اگر چه تقوا او را از سعی در زوال نعمت از محسود منع کند.پس از آنچه در طبع خود می یابد که با زوال نعمت از محسود منع کند.پس از آنچه در طبع خود می یابد که با زوال نعمت از محسود راحت می شود آنگاه معاف و معذور است که زوال نعمت محسود را از نظر عقلی و دینی نخواهد و شاید مقصود پیامبر(صلی الله علیه و آله) از حدیث همین باشد که فرمود:«سه خصلت است که مؤمن از آن خلاصی ندارد:حسد،گمان بد،و فال بد زدن سپس فرمود:برای انسان از این خصلتها راه رهایی وجود دارد به این ترتیب که هرگاه حسد بردی ستم مکن.» (1)یعنی اگر در دلت چیزی(حسد)یافتی به مقتضای آن عمل مکن بعید است که آدمی بخواهد در رسیدن به نعمت خود را به برادرش برساند امّا از آن عاجز آید آنگاه از آن تمایل دست بردارد و زوال نعمت برادر را بخواهد؛چون ناگزیر با دوام نعمت محسود او را برتر از خود احساس می کند و این درجه از منافست که توأم با حسد است حرام است و سزاوار است در آن احتیاط شود،چرا که محلّ خطر است و هیچ انسانی غالبا در میان بستگان و آشنایان خود بالاتر از خود می بیند که دوست دارد با او برابر باشد و اگر از ایمان قوی و تقوا برخوردار نباشد، ممکن است این آرزوی برابری او را به حسد ممنوع بکشاند و هرگاه محرّک او ترس از تفاوت داشتن با دیگران و آشکار شدن نقصانش نسبت به دیگران باشد به حسد نکوهیده کشیده می شود و طبع انسان متمایل به زوال نعمت از برادرش می شود تا اگر خود نمی تواند با دستیابی به نعمت همتراز او شود با زوال نعمت محسود با او برابر شود و این هرگز مجاز نیست،بلکه حرام است خواه در اهداف دینی باشد یا دنیوی.ولی به خواست خدا تا به مقتضای آن عمل نکرده است بخشوده می شود و این که در نفس خود از زوال نعمت کراهت دارد برایش کفّاره است.این بود حقیقت حسد و احکام آن.


1- (175) این حدیث را طبرانی روایت کرده و در سند حدیث اسماعیل بن قیس انصاری است و او ضعیف است چنان که در مجمع الزوائد،ج 8،ص 78،آمده است.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه