- مقدمه ناشر 1
- شرایط مقدماتی تحقق مکتب فلسفی حکمت متعالیه 4
- اشاره 4
- مقدمه نویسنده 4
- برهان صدیقین 8
- اشاره 8
- 1- ادعای برهان 9
- 2- تفاوت علت حقیقی با علت مُعِدّه 11
- 3- اصل برهان 13
- اشاره 13
- خصوصیات «عین وجود» 16
- اشاره 18
- 4- هویّت تعلّقی معلول 18
- دلایل هویت تعلقی معلول 21
- مثالی برای هویت تعلقی معلول 22
- معلول؛ «نمود» است و نه «بود» 23
- رابطه اشیاء مادی با همدیگر، اِعدادی یا حقیقی؟ 24
- پدیده هایی که هم علت اند و هم معلول 25
- 5- فرق نزول با سقوط 27
- 6 - نامحسوس ولی موجود 29
- 7 - وحدت ذات خداوند با صفات خود 31
- 8 - فرق جامع با مجموع 33
- 9 - آفات غفلت از هویت تعلقی خود 35
- اشاره 35
- چگونه منکر، معروف و معروف، منکر می شود 36
- 10- هماهنگی تشریع با تکوین 37
- 11- خداوند وجود اشیاء را می دهد و نه خاصیت آن ها را 39
- اشاره 41
- 12- حیات و علم موجودات 41
- پلی به سوی عرفان 42
- سیر از تشکیک وجود به وحدت شخصی وجود 43
- حرکت جوهری 47
- اشاره 47
- مقدمه 48
- ادّعای حرکت جوهری 49
- سابقه تاریخی بحث حرکت 50
- کیفیّت ادراک حرکت 53
- تقدم و تأخر، ذاتی حرکت است 55
- شخصیّت حرکت 55
- معنی جوهر و عرض 56
- تابعیّت عَرَض از جوهر 57
- نتیجه حرکت 59
- هدف حرکت 60
- برهان اوّل در اثبات حرکت جوهری 62
- حرکت جوهری راعقل می فهمد 66
- برهان دوم در اثبات حرکت جوهری 69
- زمانِ زمین و زمانِ انسان 72
- حرکت ذاتی عالم، حرکتی است یکنواخت 72
- شبهه بقاء موضوع 75
- جواب شبهه بقاء موضوع 76
- اثبات ذات قیّوم خداوند 79
- اثبات معاد به معنای عام 80
- اشاره 80
- نظر امام خمینی«رحمه الله علیه» در مورد معاد جسمانی 85
- روشن شدن شخصیّت زمان به عنوان بُعد چهارم مادّه 88
- حل مشکل حدوث و قِدَم 90
- اشاره 90
- مبنای قوای قلب 91
- حل مشکل ربط متغیر به ثابت 92
- حرکت جوهری عامل تکامل عالَم ماده 95
- چگونگی ظهور حرکت جوهری 97
- علّت تنوّع پدیده ها در عالم مادّه 99
- عالم مادّه، بستر ایجاد نفس 100
- ریشه حرکت در نفس 102
- مبنای اخلاق در منظر حرکت جوهری 103
- موضوع انتقال تخت ملکه سبأ و حرکت جوهری 104
- جهان در منظر حرکت جوهری و در منظر عرفان 105
- منابع 110
1- سوره اعراف، آیه 180.
8 - فرق جامع با مجموع
طبق مبحث «وحدت بین ذات و صفات» متوجه می شویم که کمالات در مقام خداوندی به صورت «جامع» هست، و نه به صورت «مجموع». یعنی کمالاتی مثل علم و قدرت و حیات، ذات حق را از وحدت خارج نمی کند و او را به صورت مجموع کثیری از کمالات درنمی آورد. یعنی کمالات در خداوند مثل مجموع صندلی ها در کلاس نیست. بلکه مثل صفات موجود در «من» یا «نفس انسان» است که در عین این که شنوایی و بینایی حقیقتاً موجود به نفس است، ولی باز نفس انسان یک نفسِ واحد است و این کمالات ِشنیدن و دیدن، نفس را از واحد بودنش خارج نمی کند. قرآن می فرماید: «اِنَّ اَللهَ واسِعٌ عَلیمٌ»(1) یعنی؛ خداوند یک شعور و علم گسترده است. یا می فرماید: «اِنَّ اللهَ لَطیفٌ خَبیر»(2) یعنی؛ خداوند یک حضور غیر مادی و لطیف و آگاهانه است.
در شرح نکته بالا عرض می کنیم ممکن است تصور شود حال که خداوند دارای صفات متکثر کمالیه است، پس نکند ذات او که محل این صفات است، در واقع حالت کثرت پیدا کند و دیگر «اَحدیت» برای ذات حضرت حق معنی ندهد؟ این جا است که در بند 8 می خواهیم بگوییم: باید متوجه بود وقتی او عین علم و قدرت و حیات باشد، دیگر این صفات به صورت خاصی در او هست که وحدت او را عوض نمی کند و این نحوه