از برهان تا عرفان صفحه 66

صفحه 66

1- «شرح منظومه سبزواری»، چاپ انتشارات مصطفوی، ص 249.

چیست؟! مسلّم باید این حرکات به یک جوهری برسد که حرکتش بالذّات باشد، یعنی می رسیم به جایی که باید جوهرِ مادّه، عین حرکت باشد نه چیزی که دارای حرکت است.

حرکت جوهری راعقل می فهمد

این که می بینیم در طول رشد سیب، رنگ و بوی سیب شدیدتر شده است، به جهت این است که وجود جوهری آن با حرکت ذاتی خود، وجودی قوی تر گشته که در نتیجه آن حرکت ذاتی، اعراض آن سیب، قوی و شدید شده اند، و یا در نفس انسان که به جهت اتّصالش به بدن مادّی دارای حرکت جوهری است، شما می بینید در ابتدا صفات و افعالش ضعیف است و با شدید شدن جوهر وجودی اش (یعنی نفس) صفات و افعالش، قوّت و قدرت می گیرند، چون ظهور تغییرات در اعراض، ریشه در جوهر متغیّر دارد، هر چند ما آن جوهر متغیّر را حسّ نمی کنیم. مثل نور اتاق، که ما هر لحظه نور جدیدی در اتاق داریم ولی حسّ نمی کنیم. یا مثلاً شعله گاز، که هر لحظه شعله جدیدی است ولی ما حسّ نمی کنیم، ولی می فهمیم و می دانیم که واقعاً هر لحظه شعله جدیدی است. جهان مادّه هم به جهت ذات متغیّرش، هر لحظه جهان جدیدی است و چون حسّ و چشم، همیشه «حدِّ» پدیده ها را می یابد و نه ذات و جوهرآن ها را؛ بنابراین حرکت جوهریِ عالم را حسّ نمی کند و بنا هم نیست که چون انسان آن حرکت را حسّ نکرد، منکر شود؛ چراکه موضوع مورد بحث یعنی جوهر، واقعیّتی است معقول؛ پس باید عقل، حرکت آن را بفهمد و از طریق عقل،

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه