سیری در عرفان عملی اسلام صفحه 211

صفحه 211

مدهوش شدن، ظاهر می شود؛ همچنین اعضاء و جوارح را از ارتکاب گناه بازمی دارد و آنها را به انجام اطاعت خدا وادار می نماید و سبب می شود که آدمی تقصیرهایی را که در محضر او انجام داده است تدارک نماید. کسی که در ترک معصیت و انجام اطاعت تلاشی نمی کند، بهره ای ازخوف ندارد و به این جهت گفته شده:

اهل خوف کسی نیست که گریه کند و اشک چشمش را پاک کند؛ بلکه او کسی است که اعمالی را که در آن ترس از مؤاخذه وجود دارد، ترک کند.(1)

پس هر کس از خدا بترسد، شیرینی گناه در نزد او تلخ می شود؛ چنان که از عسل مسموم پرهیز می کند و در شیرینی آن رغبت نمی نماید. چنین کسی دائماً مشغول مجاهده با نفس و مراقبه و محاسبه می شود، تا ریشۀ صفات زشت از قلبش کنده شود و نفس او تزکیه گردد.

ج. درجات خوف

خوفِ اهلِ ورع: پرهیز از معصیت خداست و اگر این حالت در انسان قدرت یابد و از شبهات دوری نماید، «تقوا» نامیده می شود؛ زیرا تقوا دوری نمودن ازکارهای شبهه ناک و انجام کارهایی است که ثواب بودن آن قطعی است. در این مقام، بنده کم کم از اموری که اشکال ندارد، به جهت احتیاط دوری می کند و این حالت «صدق» در تقوا است و چون در این حالت، وجود خود را برای خدمت به خداوند متعال مجرّد نمود و از کسانی شد که بیش از حدِ نیاز خانه نساخت و بیش از خوراکش جمع نکرد و به دنیای فانی توجهی ننمود و هیچ نفسی را صرف غیر خدا نکرد، او «صدیق» است و داخل در مقام صدق و تقوا و ورع و عفت می شود. و معنای عفت، پیروی نکردن از انگیزه های شهوانی است.


1- . نراقی، جامع السعادات، ج1، ص220.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه