سرود یکتاپرستی صفحه 22

صفحه 22

أينما تكونوا يأت بكم الله جميعاً، ان اللّه علي كل شي‌ء قدير(44)

هر جا باشيد خدا همه شما را مي‌آورد تا معلوم بشود در اين مسابقه در راه خيرات چه كسي برنده است.

خوشبختانه مجموع آيات قبله هنگام جمع‌آوري قرآن در يك جا قرار گرفته است. ملاحظه كنيد كه چگونه تعليم پاك اسلام در مورد يك حادثه اين‌طور همه جانبه است. تغيير قبله را توجيه مي‌كند، هدف را مشخص مي‌كند، اساس را در نهضت اسلام مشخص مي‌كند و مانع از اين مي‌شود كه كسي خيال كند قبله اساس مطلب است و شعار را )كه نشانه و علامت است( با اساس )كه محتواست( اشتباه كند. از اين امر جلوگيري مي‌كند كه كسي محتوا را رها كند و فقط به شعار و علامت بچسبد. يك‌جا همه مسائل را با اين صراحت، و در عين حال با همين اختصار، طرح مي‌كند. اين همه توضيح من براي اين است كه ما در عصر پيغمبر نيستيم. من با اين توضيحات مي‌خواهم شما را در جو زمان پيغمبر قرار دهم؛ و الا همين جمله‌ها براي همه ما نيز كافي بود.

والحمد لله، و صلّي اللّه علي سيّدنا محمد و آله الطاهرين.

زبان نماز

گاه درباره نماز، چه در نامه‌ها و چه در مذاكرات، برخي سؤالات مطرح مي‌شود كه لازم است درباره آنها توضيحي داده شود. فعلاً برخي از اين سؤالات را مطرح مي‌كنم و توضيح مي‌دهم.

يكي از سؤالاتي كه مكرر شده و مي‌شود اين است كه: آيا لازم است نماز به زبان عربي خوانده شود؟ همراه با اين سؤال اين طور انتقاد مي‌شود كه نماز به زبان عربي، براي اعراب و آنها كه عربي زبان هستند، يك نوع عبادت و پرستش و مناجات با خدا، با توجه به معنا و مطلب و هماهنگي با زبان مادري آنهاست. براي يك عرب زبان، خواندن نماز به عربي براستي در حكم گفت‌وگو و مناجات با خداست؛ اما براي مردمي كه زبان مادري ايشان عربي نيست و عربي هم نمي‌دانند، خواندن نماز به زبان عربي و گفتن جمله‌هايي به زبان عربي كه معني آن را نمي‌دانند، آن روح مناجات و پرستش خدا و نيايش به درگاه خدا و آن معنا و معنويت را ندارد. حال كه اين‌طور است، آيا بهتر نيست كه همان‌گونه كه عربي زبان‌ها به زبان عربي نماز مي‌خوانند، مردم ديگر هم به زبان خودشان نماز بخوانند؟ مثلاً آنها كه زبان مادري‌شان فارسي است به زبان فارسي نماز بخوانند؛ آنها كه زبان مادري‌شان تركي است به زبان تركي؛ و به همين ترتيب آنها كه زبان مادري‌شان آلماني، انگليسي، فرانسه، اسپانيولي، روسي و زبان‌هاي ديگر دنياست، هر يك به زبان خود مناجات بكنند؟ غالباً در اين زمينه روش كليساي كاتوليك را هم پيش مي‌كشند و مطرح مي‌كنند كه كاتوليك‌ها مقيدند نيايش در كليسا و دعاهايي را كه در كليسا خوانده مي‌شود به زبان لاتين بخوانند و همين امر باعث مي‌شود كه اين نيايش‌ها براي مردم ديگر مفهوم نباشد؛ در حالي كه برخي از فرقه‌هاي ديگر اين قيد را برداشتند و ترجمه همان نيايش‌هايي را كه كاتوليك‌ها به زبان لاتين در كليسا مي‌خوانند، با همان معنا ولي به لغت ديگر در اختيار مردم گذاشتند و براي اهل هر زباني آن نيايش را به زبان خودشان ترجمه كردند و آنها آن ترجمه را مي‌خوانند و اين براي آنها روان‌تر، مناسب‌تر، مؤثرتر و معني‌دارتر است. از اين رو، آيا صحيح نيست كه مسلمان‌ها هم به جاي اينكه همه به زبان عربي نماز بخوانند، هر قومي به زبان خود نماز بخواند؟

توضيحي كه بايد درباره اين مطلب بدهم اين است كه يك وقت است ما مسأله را از نظر مدارك فقهي مطرح مي‌كنيم و اينكه آيا بر طبق آراي فقها و منابع فقه اسلامي اصلاً نماز به زبان غير عربي درست است يا خير. اجازه بدهيد در اينجا وارد اين بحث مفصل فقهي نشوم و فقط اجمالاً اين را عرض كنم كه تا آنجا كه تاريخ فقه نشان مي‌دهد، بناي فقها بر اين بوده است كه نماز، يعني قسمت حمد و سوره كه جنبه قرائت قرآن دارد و همچنين ذكرهاي ركوع، سجود، تشهد و سلام، بايد به زبان عربي باشد؛ ولي هر كسي مي‌تواند در هنگام قنوت يا بعد از ذكر ركوع يا سجود يا هر وقت كه حالش مناسب بود و علاقه داشت، به زبان خود دعا كند. عده‌اي از فقها )نه همه( دعاي به زبان فارسي را در قنوت جايز و درست مي‌دانند؛ و حتي نه تنها در قنوت، بلكه بطور كلي بعد از ذكر ركوع، بعد از ذكر سجود، بعد از اينكه تسبيحات اربعه در ركعت سوم و چهارم گفته شد، يا هر جا مناسب ديده شد كه دعا بكند و حال دعا داشت، نمازگزار مي‌تواند به زبان خود دعا بكند. اين را عده‌اي از فقها تجويز كرده‌اند. ولي قرائت قرآن )قرائت سوره حمد و قرائت يك سوره بعد از سوره حمد( چون جنبه قرائت قرآن و دعا هر دو را با هم دارد، و همچنين اصل ذكر ركوع و سجود و تكبيرات، لازم است به زبان عربي انجام شود.

اينكه آيا مأخذ و مباني فقهي براي لازم دانستن زبان عربي در اين قسمت‌هاي بخصوص كافي است يا كافي نيست بحثي مفصل مي‌خواهد كه نمي‌توانيم آن را اينجا مطرح كنيم؛ چون يك بحث تحقيقي است و مي‌دانم كه سؤال‌كنندگان نيز مايل نيستند آنان را با چنين بحثي مشغول كنم. ولي آنچه لازم است به آن توجه شود اين است كه آيا مقيد بودن به اينكه همين قسمت‌هاي اصلي نماز به زبان عربي خوانده شود، بر روي هم و با توجه به نظام خاص تعاليم اسلام، چيز خوبي است يا نه؟

فرض كنيد اسلام اجازه داده بود سراسر نماز به زبان غير عربي خوانده شود؛ آيا در اين صورت چه مشكلاتي براي مسلمان‌ها پيش مي‌آمد و با اين مشكلات چه كار مي‌شد بكنيم؟ توجه كنيد كه در اسلام، مسلمان‌ها به ارتباط هر چه بيشتر با يكديگر تشويق شده‌اند و اسلام خواسته است مسلمانان سراسر جهان به‌صورت يك ملت و يك امت زندگي كنند و حتي، مخصوصاً از نظر سياسي و اقتصادي، يك واحد بزرگ سياسي و اقتصادي در سراسر جهان باشند تا بتوانند استقلال، عزت و اصالت خود را حفظ كنند. اينكه ما اكنون فاقد يك چنين وضعي هستيم، مسلم است كه برخلاف اسلام است و بايد همه بكوشيم تا چنين وضعي به وجود آيد. فعلاً بحث ما درباره اسلام است؛ يعني اينكه آيا با توجه به خواسته‌هاي اسلام، نماز به زبان عربي خوانده بشود بهتر است، يا اينكه آزاد باشيم و به زبان غير عربي بخوانيم؟

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه