- [رساله صور مخالف حق] 1
- [رساله عروس] 7
- قول دوم: 10
- تلخیص ابن سینا رساله ارسطالیس را در نفس 10
- اشاره 10
- قول سوم: 10
- قول اوّل: 10
- قول ششم: 11
- قول پنجم: 11
- قول چهارم: 11
- قول هفتم: 12
- ترجمه عیون المسائل 13
- اشاره 13
- ترتیب صوادر: 14
- 7- حرکات 15
- 8- حرکات بسائط و مرکبات 15
- 9- انسان 17
- 10- تجرد نفس و بقاء بعد الموت 18
- رساله اعتباریت وجود 19
- اشاره 19
- تحقیق حکیم خیام در حل این شبهه که زیادت وجود بر ماهیت باشد در خارج که مساوق با اصالت وجود است 21
- حل شبهه: 22
- بقیه گفتار خیام پس از بیان اعتباریت وجود و تأصل ذوات 23
- سخن خیام در واجب از نظر اصالت و اعتباریت 24
- جواب: 25
- جواب: 25
- [رساله فردوس] 27
- خطبه غرای ابن سینا در توحید و تربیت موجودات 30
او واحد عددی است مانند نفس افلاطون پس ذاتش مختلف نیست و بر و فجور و جبن و جرأت متضاد است پس نفس جوهر است.
قول چهارم:
در اینکه نفس روحانی است نه جسمانی نفس در جسد ممازج نیست چه اگر ممتزج شوند با هم البته هر دو فاسد شوند زیرا هر دو جسد ممتزجی با هم فاسد شوند و حال آنکه با هم فاسد نشوند و نیز نفس مجاور جسد نیست زیرا اگر مجاورش باشد مجاور جزئی دون جزئی از آن جسد خواهد بود و اگر چنین باشد تمام جسد بنفس خود حیات حاصل نکند (و یک جزئش که مجاور نفس است حیات خواهد داشت و بس) و ترکیب اجسام همیشه بر این دو جهت است که ممازجت و مجاورت باشد و مجامعت نفس بدن را جسمانی نیست پس روحانی است.
و نیز اگر نفس جسد بودی اعراضش محسوس بودی چون بر و فجور و جرأت و جبن و این اعراض محسوس نیست پس نفس غیر از جسد است.
و نیز اجسام فاعل است به حاسه و افعال نفس معرفت و فکرت در امور غیر محسوسه است چون معرفتش ابعاد کواکب آسمان و اجرامش را و معرفتش تفکر در امور روحانی است چون اشیاء کلیه و صور الهیه و افعالش پس نفس روحانی است نه جسمانی.
قول پنجم:
در اینکه نفس بسیط است نه مرکب چه هر مرکبی در اجزائش تناقض است مانند کره که در اجزائش فوقانی و تحتانی است و چون آب که اکثر آن سرد است و اقلش گرم است و نفس تناقض در آن نیست پس مرکب نیست بلکه بسیط است.
و نیز هرکس رجوع به نفسش کند رجوعش عملی است روحانی و نفس رجوع بنفس خود یعنی ذات خویش کند در تحصیل معرفت اشیاء به وسیله معرفت نفس خود پس نفس
روحانی است و از اشیائی است که خود را می شناسد و هر روحانی البته غیر مرکب است پس نفس غیر مرکب بلکه بسیط است.
و نیز هر چیز که فاعل و مفعول در حال واحد و واحد است جسمانی نیست بلکه روحانی است و نفس فاعل و مفعول است در حال واحد در وقت واحد پس جسمانی نیست بلکه روحانی است و نفس فاعل و مفعول است در یک حال اگر نفس خود را بشناسد در این حال عارف و معروف خواهد بود پس نفس جسم نیست بلکه روحانی بسیط است زیرا هر جسم مرکب است.
قول ششم:
در اینکه نفس هرگز نمی میرد چون نفس بسیط است پس اجزاء ندارد چنانکه