- حلاجی 1
- اشاره 1
- حلاج مرتدّی به دار آویخته 3
- پیشگفتار 3
- توقیع امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف 5
- منابع توقیع 5
- متن توقیع 7
- نتایج برآمده از توقیع شریف 13
- برخورد شیخ ابوسهل نوبختی قدّس سرّه با نامه حلاج 15
- شیخ ابوسهل نوبختی و حلاج 15
- افشاگری شعبده بازی حلاج توسّط ابوسهل نوبختی 18
- شیخ المشایخ شیعه (علی بن بابویه قمّی) در قم و حلاج 19
- حلاج از دیدگاه شیخ صدوق و شیخ مفید 21
- حلاج در نگاه علمای شیعه 24
- شناسنامه حلاج 28
- امضا کنندگان طومار قتل حلاج 37
- حلاج و حلاجیّه ملعون و مطرود خاندان وحی هستند 58
- خاتمه 59
- ملحقات 61
- دین اسلام را کامل و منکر کمال دین کافر است 61
- اخذ علم و معرفت و ... از غیر اهل بیت نبوّت علیهم السّلام 68
- تارک کتاب الله و سخن معصوم کافر است 88
- تعلیم و تعلّم فلسفه در کلام اهل بیت علیهم السلام 90
- علم کلام حقیقی و صواب، برگرفته از کلام اهل بیت است 94
- جز وحی و کلام خاندان وحی بدعت و شرک است 101
- عرفان ... از دیدگاه معصومین و تکلیف ما درباره اهل بدعت 107
- نظر محقّق ملا احمد اردبیلی درباره وحدت وجود 137
- وحدت وجود در بیان برخی وحدت وجودیان 153
- تشبیه الله به خلق و یا خلق به الله شرک است 157
- ابلیس و تمامی جنّیان و شیطان ها رهبران رهبران گمراهی اند 161
- مدّعیان رؤیت حضرت الله تعالی کافرند 170
- حالات پیروان شیطان 173
- فلسفه و تصوّف از دیدگاه علمای شیعه تغمّدهم الله برحمته 176
- حلاج 206
- حلاج در سخن دیگران 243
- ابن عربی در کلام محدّث عاملی رحمه الله 246
- بازگشت ملا محسن فیض کاشانی 249
- صوفیان در کلام علما 251
- فهرست ها 285
- فهرست مصادر 285
- فهرست مطالب 296
و در روح مجرد صفحه٥٤٦ آمده است: (سیّد هاشم حدّاد) می فرمودند: ذکر ما همیشه از توحید است. وحدت وجود مطلبی است عالی و راقی؛ کسی قدرت ادراک آن را ندارد. یعنی وجود مستقل و بالذّات در عالم یکی است و بقیّه وجودها، وجود ظِلّی و تَبَعی و مجازی و وابسته و تعلّقی است. من نگفتم: این سگ خداست. من گفتم: غیر از خدا چیزی نیست. این سگ خداست، معنایش این است که این وجود مقیّده و متعیّنه با این تعیّن و حدّ، خداست؟! نعوذ بالله مِن هذا الکلام. امّا غیر از خدا چیزی نیست معنی اش آن است که: وجود بالإصاله و حقیقه الوجود در جمیع عوالم... اوست تبارک و تعالی؛ و بقیّه موجودات هستی ندارند و هست نما هستند.
در رساله لبّ اللباب در سیر و سلوک اولی الألباب صفحه١٤٠ آورده شده: ... معنای وحدت وجود به کلّی معنای تعدّد و تغایر را نفی می کند و در برابر وجود مقدّس حضرت احدیّت تمام وجودات متصوّره را جزء موهومات می شمرد و همه را ظلّ و سایه می شمرد، و سالک به واسطه ارتقاء به این مقام تمام هستی خود را از دست می دهد و خود را گم می کند و فانی می شود و غیر از ذات مقدّس او در عالم وجود ذی وجودی را ادراک و ذوق نمی نماید «و لیس فی الدّار غیره دیّار».