معرفت نفس و حشر صفحه 76

صفحه 76

خیال که در اثر این توجه، عقل عداوتی را که در گرگ است درک می کند، لذا آنچه وَهم درک می کند یک معنای عقلی است که به صورت شخص خیالی تعلق گرفته و معلوم است عداوت یا محبت کلی را عقل درک می کند ولی وَهم آن مفهوم کلی را به صورت تعلق به شخص معین درک می نماید.

5- قوه ی حافظه: قوه ی حافظه خزینه ی معانی جزئیه و نگهبان واهمه است، همانطور که خیال خزینه ی حس مشترک است و از صورت گرگ به معنی عداوت - که در حافظه موجود است - پی می بریم که این انتقالِ ذهن از صورت به معنی به کمک قوه ی حافظه انجام می گیرد.

مدرِک حقیقی، نفس است نه قوا

وقتی می گوئیم «این جسمِ سفید شیرین است» در واقع حکم کننده باید هر دو معنی «سفیدی» و «شیرینی» را در نزد خود و در درون نفس خود داشته باشد تا تصدیق کند، پس باید در وجود ما نیرویی باشد که آن نیرو قادر بر ادراک کلیه ی محسوسات باشد و یا وقتی حکم می کنیم «زید انسان است» با توجه به این که در این جمله، زید را به عنوان امری جزئی به انسانِ معقول، به عنوان امری کلی، نسبت داده ایم، پس باید در ما نیروی واحدی باشد که معقولِ کلی و محسوسِ جزئی را در آنِ واحد ادراک کند و یا وقتی شما حرکتی را اختیاراً انجام می دهید، باز آن حرکت را به نفس خود نسبت می دهید، یعنی در وجود انسان نیرویی است که هم مبدا کلیه ی ادراکات و هم منشأ کلیه ی تحریکات است و بدین معنی می گوئیم مدرِک حقیقی نفس است.

سؤال: حال که همه ی اعمال مربوط به نفس است، دیگر به قوا و اثبات آن قوا برای نفس چه نیازی هست؟

جواب: این مسئله نظیر توحید افعالی است که از یک طرف همه ی آثار و افعال را از خدا می دانیم و از طرف دیگر معتقد به واسطه ها و اسباب هستیم، نفس نیز در عین وحدت و بساطت، مشتمل بر شئون و مراتب مختلف است و انسانِ حکیم باید این حالات را برای نفس

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه